گونتر گراس برنده آخرین نوبل ادبیات قرن بیستم است و در ایران بیشتر با رمان هایش شناخته شده، اما کار خود را در حوزه ادبیات با سرایش شعر آغاز کرده است.
در حقیقت او یک شاعر سیاسی و اجتماعی و بسیار منتقد است و درباره مسایل گوناگون حوزه سیاست یا دغدغه های اجتماعی شعر سروده است، البته بخشی از سروده های این شاعر از مضامین و درون مایه عاطفی برخوردارند.
هرچند که تم طنز نیز در کارهای این نویسنده دیده می شود، این طنز، طنزی تلخ و سیاه است. همچنین این مجموعه دربرگیرنده تعدادی از شعرهای عاطفی و همچنین برخی سروده های اجتماعی و سیاسی گراس است که برای نخستین بار در چنین حجمی گزیده ای از شعرهای او در ایران منتشر می شود.
به جنگل رفتم از سنجاب های عکس گرفتم فیلم را که دادم برای ظهور دیدم سی و دو بار عکس مادربزرگم را انداخته ام.
میراث ادبی آلمان همانند پیشینه ی هنرهای زیبا و سینما در این کشور، وسعت شگفت انگیزی دارد
گونتر گراس بازگوکننده ی عقاید همه ی افراد نسل خود نیست و شاید عده ی زیادی از همنسلانش با او مخالف باشند، ولی هیچ کس نمی تواند نقش کلیدی گونتر گراس را در حیات روشنفکرانه ی آلمان انکار کند.