تصویری غنی و جامع از زندگی هاکینگ.
هوشمندانه و خواندنی.
کتابی لذت بخش. به شدت توصیه می شود.
از صومعه ای که در سده ی دوازدهم در این مکان بود، یا از گیاهان و درختان باغ هایی که بعدها بر خرابه هایش روییدند، هیچ نشانی بر جا نمانده است. در عوض، ساختمان هایی غم بار و کارخانه مانند، که از فرط دلمردگی می توانند زندان قلمداد شوند، در کنار خیابانی با آسفالت خاکستری قد برافراشته اند. درون مجتمع وضعیت به مراتب بهتر می شود، و از دو دهه ای که نخستین بار درباره اش نوشتم، ساختمان هایی تازه تر ساخته شده اند، ولی دیوارهای شیشه ای این سازه های خوش طرح مدرن باز هم به غیر از غم زدگی همسایگان سالمندتر خود، چندان چیزی را بازتاب نمی دهند.
با نگریستن به استیون هاکینگ، خاموش در صندلی چرخدارش در حالی که یکی از دانشجویان پژوهشی اش متن سخنرانی وی را می خواند، هیچ یک از کسانی که او را می شناختند به فکرشان خطور نکرده بود که او گزینه ای نویدبخش برای جلوداری در چنین ماجراجویی نیست. ولی بیشتر شنوندگان می دانستند که فیزیک نظری برای هاکینگ، گریزگاهی است از زندانی به مراتب دلمرده تر از آزمایشگاه های کوندیش قدیمی.