1. خانه
  2. /
  3. کتاب مرجان (بنده)

کتاب پله پله تنهایی

نویسنده: سرای شاهینر
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.83 از 3 رأی

کتاب پله پله تنهایی

Kul
انتشارات: برج
٪15
110000
93500
پیشنهاد ویژه
3.25 از 2 رأی

کتاب مرجان (بنده)

Kul
٪20
75000
60000
معرفی کتاب مرجان (بنده)
«سرای شاهینز» در کتاب «پله پله تنهایی»، به روایت زندگی زنی ساده و مذهبی در شهر استانبول می‌پردازد. مرجان که تنها شخصیت داستان است، انسانی معمولی‌ست از آن جنس آدم‌ها که در جامعه گم شده‌اند و به چشم نمی‌آیند. زنی نظافتچی که در نگاه اول، گمان می‌کنیم یکی از آن آدم‌های بی‌قصه است، یکی از آن فراموش‌شده‌ها. ولی کمی پیشتر که می‌رویم می‌بینیم در پس زندگی او، آدمی نهفته با مسائل بسیار و انبوهی قصه. نویسنده بنویسنده به واسطه‌ی زندگی مرجان، دست به ژرف‌انگاری اجتماعی زده و مخاطب را به نگاه کردن به آدم‌ها دعوت می‌کند که بدانیم در پس زندگی هر عابری، دنیایی از چالش‌ها نهفته است. در چنین داستانی، زندگی روزمره، خود به مبارزه‌ای برای شخصیت تبدیل می‌شود. شاهینز در ابتدا زندگی ساده‌ی مرجان را توصیف می‌کند و قصه‌اش را به‌گونه‌ای پیش می‌برد که مخاطب نخواهد پرسید در ادامه‌ی داستان چه روی خواهد داد، بلکه پرسش او این است که این شخصیت به‌ظاهر کم‌اهمیت، دیگر چه ویژگی‌هایی دارد و باقی زوایای زندگی‌اش چگونه است. پله پله تنهایی نمود یکی از ویژگی‌های اصلی هر داستان خوبی است؛ داستان خوب، زندگی مردم عادی را برجسته کرده و قهرمانی با استقامت را در خلال این زندگی عادی برمی‌سازد. این کتاب با زبانی ساده و به دور از پیچیدگی‌های در روایی‌ست با داستانی آسان‌یاب و بی‌تکلف از زندگی مردمانی که همواره نادیده گرفته شده و به یاد نیامده از یاد می‌روند و قصه‌ها می‌آیند برای این که علیه فراموشی قد علم کنند.
درباره سرای شاهینر
درباره سرای شاهینر
سرای شاهینر (زاده 1984، بورسا) نویسنده ترکیه ای است که آثاری را بر اساس موضوع طبقاتی می نویسد و به سبک طنز نوشته شده و در مرکز آن زنان قرار دارند. بسیاری از آثار او با تئاتر اقتباس شده و روی صحنه رفته است. برخی از آنها به فرانسوی، ایتالیایی، عربی، مالایایی ترجمه شده است. شاهینر برای کتاب داستان کوتاهش «توجه زنان» شایسته جایزه داستان کوتاه یونس نادی و برای رمان «کول» جایزه رمان اورهان کمال شناخته شد.
قسمت هایی از کتاب مرجان (بنده)

مرجان خانم تنها و ساکت است. ولی در پس این انزوا دنیایی به غایت انسانی نهفته است، دنیایی که گویی وجود ندارد، درست مثل خود مرجان؛ زنی که امید را در تکه پارچه های گره خورده به درخت مقدس آرزوها، در سکه های بخت پرتاب شده به چشمه، در چشم دوختن به گنبد مسجد و شمعدان های روشن کلیسا جست وجو می کند. «مرجان پله های یک آپارتمان را چندساعته تمیز می کند؟ فرض کنیم دوساعته. البته یک ساعت هم کافی است. دستش تند است. مگر مجتمع بزرگ دوساعته تمیز می شود! خب، کارش را سمبل می کند. آدم باید برای کارش ارزش قائل باشد، جانم. مگر نه؟ منبع درآمدت است. آپارتمان تمیز می کنی؟ پس باید جوری تمیز کنی که همه جا برق بزند. مرجان خانم به ازای هر واحد 12 لیره می گیرد. آپارتمان ما پنج واحدی است. می کند از قرار چقدر؟ شصت لیره. اگر روزی سه آپارتمان را تمیز کند چه؟ هر هفته چند روز است؟ هفت ضرب در سه، 21. حالا 21 را ضرب در شصت کن. ده تاش می شود ششصد... هزار و دویست... هزار و دویست و شصت.»

نظر کاربران در مورد "کتاب مرجان (بنده)"
4 نظر تا این لحظه ثبت شده است

با ترجمه خانم صادق زاده خوندم عالی بود

1402/10/05 | توسطکاربر سایت
0
|

چقدر زیبا در قالب جملات و حالاتی که رایحه طنز داشت اوج درد و غم یک انسان تنها را به نمایش گذاشته بود با ترجمه ای زیبا و روان

1402/02/28 | توسطسعید حاجی زاده
1
|
پاسخ ها

کدوم نشر رو خوندین؟

1402/12/01|توسطناشناس - کاربر سایت
0

داستان کوتاه و جالبی بود.👍

1401/10/26 | توسطآیدا صابری
0
|

پیشنهاد می‌کنم بخونید کتابی که با برشی واقعی از زندگی افراد پیرامونمان که شاید بی هیچ دقتی از کنارشان گذشته ایم

1401/10/07 | توسطسعید حاجی زاده
0
|