کد کتاب : | 119593 |
شابک : | 978-9642161676 |
قطع : | رقعی |
تعداد صفحه : | 528 |
سال انتشار شمسی : | 1398 |
نوع جلد : | شومیز |
سری چاپ : | 1 |
زودترین زمان ارسال : | --- |
آدم فرق نداره پیر باشه یا جوان، زن باشه یا مرد، قدیم باشه یا جدید... وقتی عشق بیاد هیچکدوم اینا فرقی ندارن...
آقبابا تا خودش عشق رو نچشیده بود محال بود به نوههاش سخت بگیره،
آقبابا بد نبود سنگدل نبود،
فقط عاشق بود،
عاشق حاج بیبی و برای همین اصرار داشت پیمانی که او بسته بود اجرا بشه و در این بین محمد و لیلا، محسن و نسرین شدن پاسوز عشق جاودانه آقبابا به حاج بیبی...
رمان پیچک سمی مثل تمام آثار خانم بامیان عزیز باز از عشق میگه، از دلدادگی و محبتی که ریشه در دل داره، از مرام مردانگیهای محسن و ارادتش به محمد... محمدی که از عشق لیلا آواره دیار غربت شد تا نباشه و نبینه لیلایش محرم خانه دیگری شده و تاب و توان از دست بده...
پیچک سمی از مهر دخترکی می گه که در آستانه نوجوانی مجبور به ازدواج با مردی میشه که بویی از انسانیت نبرده و در این هنگامه بیکسی دچار ظلم ختنه زنان میشه و دنیایش تیره و تار... تا در آخر مزد صبوری خود را به بهترین نحو ممکن بگیره...
پیچک سمی از عشق آشکار نسرین و شهامت او در ابراز و نشان دادن دلدادگی میگه تا به
یادمون بیاره زن میتونه انتخاب نشه و میتونه خودش هم انتخابگر باشه...
(برگرفته از متن ناشر)