ارمغان خبرنگار و عکاس میباشد و برای خرج عمل قلب پدرش احتیاج به یک سوژهی خبری بزرگ دارد، او متوجه داستان مرموز زندگی«مهراب کیان» تاجر معروف میشود، مهرابی که یک روزی امپراطوری بزرگی داشت و اسمش لرزه به اندام رقبا میانداخت اما الان از او و امپراطوریاش، تنها مهرابی باقی مانده که در مغازهی کوچکی در ناکجا آباد به سنگ تراشی مزار مردهها میپردازد!!
ارمغان به دنبال کشف حقیقت زندگی مهراب پا به دنیای او میگذارد و ...
کتاب همزمان دو قصه را روایت میکند، داستان اصلی از زبان ارمغان روایت میشود و در ادامه با مهراب همقدم میشویم تا قصهی زندگی او را از زبان خودش بشنویم...
نثر کتاب روان وخوشخوان است و از دیالوگهای سنگین خبری نیست و در نهایت سادگی، داستان جلو میرود.
تا حدودی اتفاقات داستان قابل حدس میباشد و پیچیدگی خاصی ندارد.
تعلیق داستان خوب است و خواننده رو دنبال خود میکشاند.
ژانر کتاب اجتماعی عاشقانه میباشد و پایانی خوش دارد.
(برگرفته از متن ناشر)