نثر طاهر، تاریک، هوشمندانه و شعرگونه است.
حکایتی درباره ی عشق، ستیزه و ویرانی در واحه ای دوردست.
در این داستان معمایی تاریخی، طاهر خود را به عنوان گراهام گرین عرب مطرح می کند.
هر کاری که دوست داری را انجام بده. هیچ چیز به جز اشتباه کردن، درخور و شایسته ی این دنیا نیست.
من معنی مرگ را درک نمی کنم، اما از آن جایی که آمدنش اجتناب ناپذیر است، بیا کاری کنیم که زنده بودن مان را توجیه کند، بیا قبل از ترک این جا، اثری بر روی این خاک از خود به جای بگذاریم.
ما باید تمام قصه های پدربزرگ ها را تا آخر برای نوه ها بخوانیم و تمام شان کنیم، تا از توهمات شکوه و عظمت و خوشی های الکی خلاص شان کنیم.
اولین رمانی که از ادبیات عرب خواندم،واحهی غروب بود و چقدر داستان پرکشش و جذابی داره این کتاب و چه پایان جالب و آموزنده ای. واقعا شایسته پیشنهاد هست این کتاب و البته ترجمه روان و در اختیار متن رو هم نباید فراموش کرد.
یکی از بهترین کتاب هایی که خواندم. ترجمه فوق العاده بود و به خوبی حال و هوای متن را منتقل میکرد. کتاب درباره افسری مصری ست که با زنی ایرلندی ازدواج کرده و پس از ترفیع گرفتن به سمت کلانتر باید به سیوه برود. سیوه واحه ای در نقطه دورافتاده ای از مصر است که مردمش نه به عربی سخن میگویند و نه مایلند ارتباطی با دنیای خارج از سیوه داشته باشند. همچنین به شیوه ای کاملا ابتدایی و به دور از تمدن زندگی میکنند. زن ایرلندی او همچنان شیفتهی مصر باستان است و در این حین به دنبال ردپای فراعنه و اسکندر میگردد. در عین حال همسر مصری اش نمیتواند از فکر تغییرات حکومت کنونی مصر و خیانت دوستش بیرون آید
چطور میتونم پی دی اف کتاب واحهی غروب رو پیدا کنم؟