1. خانه
  2. /
  3. کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

4 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.38 از 4 رأی

کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

By the River Piedra I Sat Down and Wept
انتشارات: نشر ثالث
٪15
260000
221000
3.2 از 1 رأی

کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم

By the River Piedra I Sat Down and Wept
انتشارات: تیسا
٪15
79000
67150
پیشنهاد ویژه
4.5 از 1 رأی

کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

By the River Piedra I Sat Down and Wept
٪25
99000
74250
1 از 1 رأی

کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

By the River Piedra I sat down and wept
ناموجود
32000
معرفی کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم
کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم، رمانی نوشته ی پائولو کوئیلو است که اولین بار در سال 1994 منتشر شد. عشق دوران نوجوانی به ندرت به سرانجام می رسد اما چه اتفاقی می افتد وقتی دو عاشق جوان بعد از یازده سال دوباره به یکدیگر بازگردند؟ گذر زمان، پیلار را به زنی قوی و مستقل تبدیل کرده و دوست قدیمی اش نیز اکنون، یک مربی معنوی خوشتیپ و جذاب شده است. پیلار در طول این سال ها به خوبی یاد گرفته که چگونه احساساتش را سرکوب کند و دوستش نیز، برای رهایی از مشکلات و نگرانی ها به مذهب پناه آورده است. آن ها اما اکنون دوباره در کنار هم هستند و در مسیری پرمشکل و سخت، همسفر یکدیگر شده اند. در روستایی کوچک در فرانسه و در کنار آب های رودخانه ی پیدرا، رابطه ای خاص و قدیمی به واسطه ی بزرگترین سوالات زندگی مورد امتحان قرار می گیرد.
درباره پائولو کوئیلو
درباره پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو دسوزا، زاده ی 24 آگوست 1947، ترانه سرا و رمان نویس برزیلی است.کوئیلو از اوایل دوران نوجوانی قصد داشت که نویسنده شود. درون گرایی و سرکشی های کوئیلو در 17سالگی، والدینش را بر آن داشت تا او را در یک آسیاشگاه روانی بستری کنند. او قبل از مرخص از شدن در بیست سالگی، سه بار از این آسایشگاه فرار کرد.کوئیلو در سال 1982 اولین کتاب خود را منتشر کرد که به موفقیت چندانی نرسید اما با انتشار کتاب کیمیاگر، نام او بر سر زبان ها افتاد.پائولو کوئیلو در سال 1980 با هنرمندی به نام کریستینا اویتیسیکا ازدواج کرد. این زوج اکنون در شهر ژنو در سوییس زندگی می کنند.
ویژگی های کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم
  • پائولو کوئیلو از پرفروش ترین نویسندگان برزیلی
  • از پرفروش های آمریکا و اروپا
نکوداشت های کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

داستانی گزنده و شاعرانه که بازتاب دهنده ی ژرفای عشق و زندگی است.

Goodreads

حکایتی درباره ی گشودن قلب خود به روی معجزات.

Powells

خیره کننده.

Harper Collins
قسمت هایی از کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم. هوای زمستانی اشک های روی گونه هایم را سرد کرد و اشک هایم در آب های سردی که از کنارم می گذشتند، جاری شد. در جایی، این رودخانه به رودخانه ی دیگری می پیوندد تا سرانجام دور از قلب و چشم من، همه شان به دریا بریزند.

باشد که اشک های من تا دوردست بروند تا عشق من هیچگاه در نیابد روزی برای او گریستم. باشد که اشک های من تا دوردست بروند تا من بتوانم رودخانه ی پیدرا و همه ی آنچه را که روزی در کنار هم داشتیم، فراموش کنم. باید جاده ها، کوه ها و دشت های رویاهایم را فراموش کنم. رویاهایی که هیچگاه به حقیقت نمی پیوندند. او گفت: «زندگی کن. یادآوری خاطرات، کار افراد مسن است.»

همه ی روایات عشق یکسان اند. و این یک روایت عاشقانه است. عشق شباهت زیادی به یک سد دارد: اگر شکاف کوچکی در آن ایجاد شود که آب قطره قطره بتواند از آن عبور کند، این قطرات رفته رفته همه ی سد را فرو می ریزند، و هیچکس قادر نخواهد بود نیروی آب را مهار کند. عشق دام است. مانند مواد مخدر است. ابتدا احساس رهایی می کنی، بعد همان طور که بیشتر می خواهی فکر کنی می توانی کنترل اش را داشته باشی، ناگهان می بینی عادت کرده ای، وابسته شده ای. اگر نباشد، خماری و برای به دست آوردنش هر کاری حاضری بکنی.

مقالات مرتبط با کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم
مقایسه ترجمه‌های کتاب «کیمیاگر» اثر «پائولو کوئیلو»
مقایسه ترجمه‌های کتاب «کیمیاگر» اثر «پائولو کوئیلو»
ادامه مقاله
چرا و چگونه فلسفه بخوانیم
چرا و چگونه فلسفه بخوانیم

مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد

پائولو کوئیلو، کیمیاگری که کلمات را به طلا تبدیل می کند
پائولو کوئیلو، کیمیاگری که کلمات را به طلا تبدیل می کند

«پائولو کوئیلو» خالق رمان پرفروش و جذاب «کیمیاگر» از حاکمان بی چون و چرای ادبیات عامه پسند آمریکای لاتین است.

5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی

اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید

نظر کاربران در مورد "کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم"
7 نظر تا این لحظه ثبت شده است

داستان هفت روز از زندگی دختری به نام پیلار که با پذیرفتن دعوت یک کنفرانس از طرف دوست دوران کودکی اش از زندگی روزمره و تکراری خودش خارج میشه و زندگی تازه ای رو شروع میکنه که سرشار از ناشناخته هاست

1401/07/01 | توسطImfarza
1
|

این اولین کتاب از سه گانه ی"در روز هفتم" هست که توسط کوئیلو نوشته شده و به نظرم نسبت به موضوع و زمان نوشته شدنش زیاد هم کتاب بدی نبود

1401/07/01 | توسطImfarza
0
|

به عنوان شخصی که یه زمانی نویسنده مورد علاقش پائولو کوئیلو بود و کتاب مورد علاقش کیمیاگر باید بگم این کتاب واقعا نا امید کننده بود اصلا باور نمیکردم این نویسنده همون کیمیاگره دوستان درواقع داستان خاصی برای گفتن نداره فقط کتابی درباره‌ی عقاید خشک و افراطی و مراسمات مذهبی مسیحی هستش کتاب انگار کتاب دینیه همه چیزو به دین ربط میدن این کتاب برای طرفدارای جامعه‌ی سکولار واقعا توصیه نمیشه

1401/03/16 | توسطsevin
4
|
پاسخ ها

احسنت افتضاح بود

1401/10/10|توسطمهدی نصرتی
1

این یکی دیگه از مجموعه‌ی سه گانه‌ی پائولو هستش...خوندنیه و برای کسایی که به قلم پائولو کوئلیو علاقه مند هستند دوستداشتنی خواهد بود❤️

1399/11/28 | توسطنسترن معصومی
1
|

ادامه...«بخش پایانی». در این راه سخت و طاقت فرسا هر کسی به روشی در تلاش برای تسلی خویشتن است یکی با مذهب و دیگری با «جدال با دیگری در خود» همین است که عشق را منحصربفرد کرده است و پایان این تجربه شخصی را با این جمله از کیمیاگر کلمات به پایان می‌رسانم: اجابت آرزو‌ها به کار نیاز دارد. / موفق و پیروز باشید

1399/06/14 | توسطمتین برتیمار
2
|

«ادامه...» خداوند هنگام آفرینش انسان به فرشته‌ها گفت: من چیزی میدانم که شما نمی‌دانید، به نظرم خداوند می‌دانست فقط انسان است که قادر به درک«عشق» است. حالا در این راه دشوار آدمی گاهی سرخورده می‌شود و یا گاهی نیرویی پیدا می‌کند تا روح خود را به واسطه آن به پرواز در آورد. نکته اصلی نویسنده نیز همین است، اینکه عشق واقعی را اگر تجربه کنیم میفهمیم که باقی می‌ماند، در ما زندگی می‌کند و هیچ موقع از بین نمی‌رود.

1399/06/14 | توسطمتین برتیمار
2
|

قطعا نوشتن حتی یک جمله درباره نوشته‌های کیمیاگر کلمات کار دشواری است. اینجا سعی می‌کنم بسیار کوتاه، تجربه شخصی خودم در مورد کتاب را عنوان کنم. انسان از بدو تولد دنبال خوشبختی است یا لااقل چیزی که او را به خوشبختی نزدیک کند، کوئیلو در این اثر بینظیر یکی از هزاران راه چشیدن طعم خوشبختی که با درد و رنج‌های بسیاری هم همراه است به ما معرفی می‌کند. «عشق» به راستی که معنای واقعی خوشبختی را در خود گنجانده است و خیلی از ماها بمانند «پیلار» در جست و جوی آن هستیم.

1399/06/14 | توسطمتین برتیمار
3
|