عاقل از وسوسه عشق بتان بیخبر است
همچو پیری که ز احوال جوان بیخبر است
موج سرگشته ندارد خبر از ساحل دور
ساحل از سرکشی موج گران بیخبر است
خواب بودیم و جوانی چو نسیمی بگذشت
خفته از سرعت و تعجیل زمان بیخبر است
(برگرفته از متن کتاب)