چهار سال بعد از اولین تیرهایی که از طرف وطنپرستان به طرف قبا سرخها، در لگزینگتن و در کنکورد، شلیک میشود، ژنرال جرج واشنگتن چنین می نویسد: آرمان ما شریف است: این آرمان، آرمان بشریت است. دو سال قبل از این تاریخ، لافایث، در حالی که در کشتی ویکتوار Victoire سوار است و به طرف امریکا در حرکت ، به شکلی دیگر، همین فکر را بیان کرده است: «سعادت بشریت، به نحوی جدایی ناپذیری به سعادت ملت امریکا مربوط است. در دو قرن سپری شده است، اکنون، چه در داخل امریکا و چه در خارج از مرزهای آن، عده بیشماری براین عقیده اند که امریکا بهترین پاسدار حیثیت و آزادیهای بشری است: هرمان ملویل Herman Molville، در کمال صمیمیت می نویسد: ما پرچم دار آزادیهای بشری هستیم. در زمانی نزدیک به زمان ما، جی. اف. کندی همین عفیده را بازگو می کند: امریکابیان پاسداران سنگرهای آزادی جهانی هستند. در آستانه انقلاب کبیر فرانسه، روسو به این نتیجه رسیده بود: انسان آزاد به دنیا آمده است، اما همه جا او را به بند کشیده اند.
باید کتاب خوبی باشه، با توجه به اینکه نویسنده در روزنامه لوموند فرانسه مشغول به کار بوده پس دیدگاه چپ در نوشتن کتاب احتمالا تاثیر گذار بوده