این رمان تنها دو فصل بلند دارد که فصل دوم به مراتب از فصل اول بلند تر است. آقای رامیرز پیرمرد هفتاد و چهار سالهی آرژانتینی در آسایشگاهی در نیویورک، لری مرد جوان سی وشش ساله با نام کامل لارنس جان مسئول هواخوری و هل دادن صندلی چرخدار پیرمرد است. او جوانی نیویورکی است که مدرک دکترای تاریخ دارد و حالا به این شغل مشغول است. رامیرز پیر و لری جوان به تدریج در روزهای مختلف در مورد موضوعات گوناگون صحبت میکنند و خاطرات و خیالات بسیاری را با هم مرور میکنند. ماجراهای رمان در شهر نیویورک میگذرد.
کل رمان هیچ روایتی ندارد. تنها دیالوگ بین این دو نفر است. تمام اطلاعات در مورد این دو نفر، فضاپردازی، شخصیت پردازی و سایر عناصر داستانی در دیالوگ های بین این دو نفر ساخته و پرداخته میشود. و شاید بتوان گفت رمان نفرین ابدی بر خواننده ی این برگ ها جزء محدود رمان هایی است که تمام آن دیالوگ است. و از لحاظ فرم داستانی به این نحو اجرا شده باشد.
من تو دبیرستان بودم که به مارکسیسم علاقه پیدا کردم، اون هم بعد از سال ها کتاب تاریخ خوندن. می دیدم چیزهایی که تو این زمینه میخونم با جامعه ای که توش زندگی میکنم جور در میآد. بالاخره یه نظریه پیدا کرده بودم که به رنجش من از جامعه و عصیانم علیه پلیدیهایی که دور و اطرافمو گرفته بود جواب میداد.
حتما شما هم احساس کردید که وقت خواندن رمان بعضی اوقات توصیفات را سریعتر رد میکنیم تا به گفتگوی شخصیتها برسیم. تا دیالوگ بخوانیم دیالوگ نزدیکترین برخورد مخاطب با شخصیتهای داستان است. یعنی ما بدون واسطه(راوی)پیشانی در پیشانی شخصیتها قرار میگیریم و صدایشان را میشنویم نفرین ابدی رمانی با دیالوگ محض لذت ببرید