کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی

Hegemony and Socialist Strategy
به سوی سیاست دموکراتیک رادیکال
کد کتاب : 1778
مترجم :
شابک : 978-964-380-600-2‬
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 300
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1985
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

در فهرست کتاب های سیاسی برگزیده

معرفی کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی اثر ارنستو لاکلائو

کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی، اثری نوشته ی ارنستو لکلائو و شانتال موفه است که اولین بار در سال 1985 انتشار یافت. این کتاب بسیار تأثیرگذار از همان بدو انتشار، باعث به وجود آمدن بحث ها و مناظرات زیادی شده و مباحث و مسائل جنجال برانگیزی که مطرح کرده، به هیچ وجه اهمیت خود را از دست نداده اند: فروپاشی بلوک شوروی، پدید آمدن هویت های اجتماعی و سیاسی جدید که با دگرگونی های کاپیتالیسم در ارتباط هستند، و بحران های پیش روی احزاب چپ-گرا که پایه و اساس فکریشان به شکلی مداوم مورد هجمه قرار گرفته است. علاوه بر این، مباحث مطرح شده درباره ی دموکراسی در کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی، اطلاعات و تحلیل های بسیار ارزشمندی را درباره ی غلبه بر ستیزه ی قدیمی میان احزاب چپ و راست ارائه می کند.

کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی

نکوداشت های کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی
A fundamental text for understanding the workings of hegemony.
اثری بنیادین برای درک ساز و کارهای هژمونی.
Goodreads

A hugely influential book.
کتابی فوق العاده تأثیرگذار.
Barnes & Noble

A brilliant tour de force.
موفقیتی درخشان.
Marxism Today

قسمت هایی از کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی (لذت متن)
امروزه اندیشه ی چپ بر سر دو راهی است. انبوهی از دگرگونی های تاریخی، «حقایق بدیهی» گذشته - اشکال کلاسیک تحلیل و محاسبات سیاسی، سرشت نیروهای دخیل در کشمکش، و خود معنای مبارزات و اهداف چپ - را به طور جدی به چالش کشیده است. این تحولات، بنیانی را سست کردند که حقایق مذکور بر آن بنا شده بودند.

افزایش سریع مبارزه ها، پیش از هر چیز خود را همچون «مازاد» امر اجتماعی در نقطه ی مقابل ساختارهای سازمان یافته و عقلانی جامعه نشان می دهد - که همان «نظم» اجتماعی است. صداهای بی شماری به ویژه از اردوگاه لیبرال-محافظه کار مصرانه استدلال می کنند جوامع غربی با خطر بحران اداره پذیری و تهدید فروپاشی از سوی برابری خواهان مواجه است.

ما درصدد نوشتن «تاریخ عام» و تثبیت گفتمان خود نیستیم. به این معنا که گفتمان ما برهه ای از فرایند خطی و منحصر به فرد شناخت نیست که از طریق عمل واسازانه در چارچوب مقولات مارکسیستی شکل یافته باشد. در واقع، با پایان معرفت شناسی های تجویزی، عصر گفتمان های جهان شمول نیز به سر آمده است.