تصاویر برانگیزاننده و تفکرات مطرح شده در کتاب فرزندخوانده به این راحتی ها فراموش نخواهند شد.
به یاد ماندنی و با نثری زیبا.
شناخته شده ترین اثر خوآن خوسه سائر در آرژانتین.
زندگی چیزی نیست غیر از چاه تنهایی که با گذر سالیان عمیق تر می شود و من که یتیم بودم و پوچی ذاتی ام از دیگران بیشتر است، از آغاز در برابر جمع گونه ای که خانواده باشد محتاط تر بودم. اما آن شب تنهایی ام که خود از پیش بسیار عظیم بود ناگهان بی نهایت شد، انگار ته بندی موحش آن چاه، که آهسته آهسته عمیق تر می شود، واداده مرا به سیاهی فروانداخته باشد.
اکنون که می نویسم، که صدای ناله ی قلم و خش خش صندلی همه ی صداهایی است که در دل شب به وضوح به گوشم می رسد، که نفس بی صدا و آرامم زندگی ام را برقرار می گذارد، که می توانم دستم را ببینم، دست پیرانه ی لرزانم که از چپ به راست می لغزد و زیر نور چراغ ردی سیاه باقی می گذارد، رخدادی واقعی یا تصویری آنی، بی سابقه و بی ریشه به یاد می آورم که بی واسطه از هذیانی آرام سرچشمه می گرفت و می فهمم آن کودک که در دنیایی ناشناخته می گرید نادانسته تولد خویش را آسان تر می کند. زمان تولد هیچ وقت معلوم نیست: زاده شدن قراردادی ساده است.
من که فرزندخوانده بودم، نادانسته در هیأت کودکی متولد می شدم که خون آلود و حیرت زده از آن شب تاریک بیرون می آید که بطن مادرش است و یگانه کاری که از من برمی آمد خود را به گریه سپردن بود.
به نظرم اگه کسی این موضوع فهمیده اگه نرفت دنبال گذشته اشم چیزی رو از دست نداده میتونه به زندگیش ادامه بده
کتاب خوبی بود و داستانی که بیشتر تو فیلمها باهاش سر و کار داشتیم اما قسمت دوم کتاب زیادی از حد فلسفی شد اما در کل کتاب خوبی بود
داستان جذاب و ترجمه خوب ونداد جلیلی از زبان اسپانیولی