1. خانه
  2. /
  3. کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد

کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد

3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.7 از 1 رأی

کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد

El coronel no tiene quien de escriba
٪10
120000
108000
5 از 2 رأی

کتاب کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد

No One Writes to the Colonel
ناموجود
195000
4 از 1 رأی

کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد

No One Writes to the Colonel
ناموجود
124000
معرفی کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد

کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد ، رمانی است که توسط رمان نویس کلمبیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات گابریل گارسیا مارکز نوشته شده است. این رمان کوتاه داستان انتظار افراد برای ایجاد تغییری نومیدانه در زندگی آن هاست. گارسیا مارکز آن را بهترین کتاب خود دانست و گفت که او باید کتاب صد سال تنهایی را بنویسد تا مردم کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد را بخوانند.
این رمان که بین سالهای 1956 تا 1957 در حالی که در هتلی در پاریس اقامت داشت نوشته شده و برای اولین بار در سال 1961 منتشر شده است . داستان این کتاب راوی زندگی یک سرهنگ فقیر و بازنشسته ، یک جانباز جنگ هزار روزه است. او که هنوز هم امیدوار است که پانزده سال زودتر بازنشستگی ای را که به او وعده داده شده بود ، دریافت کند. سرهنگ به همراه همسرش که مبتلا به آسم است در یک روستای کوچک تحت قانون نظامی زندگی می کند. سرهنگ آماده می شود تا به مراسم تشییع جنازه یک موسیقیدان برود که مرگ وی قابل توجه است زیرا وی اولین کسی بود که در سال های اخیر به دلایل طبیعی درگذشته است. این رمان در دوره ای در کلمبیا تنظیم شده است که قانون نظامی و سانسور حاکم است.

درباره گابریل گارسیا مارکز
درباره گابریل گارسیا مارکز
گابریل خوزه گارسیا مارکز، زاده ی ۶ مارس ۱۹۲۷ در دهکده ی آرکاتاکا درمنطقه ی سانتامارا در کلمبیا - درگذشته ی ۱۷ آوریل ۲۰۱۴، رمان نویس، نویسنده، روزنامه نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور بود و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می کرد. مارکز برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۲ را بیش از سایر آثارش به خاطر رمان صد سال تنهایی چاپ ۱۹۶۷ می شناسند که یکی از پرفروش ترین کتاب های جهان است.مارکز یکی از نویسندگان پیشگام سبک ادبی رئالیسم جادویی بود، اگرچه تمام آثارش را نمی توان در این سبک طبقه بندی کرد. پزشکان در سال ۲۰۱۲ اعلام کردند که مارکز به بیماری آلزایمر مبتلا شده است.او برای نوشتن کتاب خاطرات روسپیان غمگین من، چاپ ۲۰۰۴، حدود ده سال وقت صرف کرد. در ژانویه ی ۲۰۰۶ اعلام کرد که دیگر تمایل به نوشتن را از دست داده است. میراث او، مجموعه ی بزرگی از کتاب های داستانی و غیرداستانی است که با پیوند دادن افسانه و تاریخ در آن، همه چیز را ممکن و باورکردنی می نماید. گابریل گارسیا مارکز در سال ۱۹۸۲ جایزه ی ادبی نوبل را دریافت کرد و بنیاد نوبل در بیانه ی خود او را «شعبده باز کلام و بصیرت» توصیف کرد. تمام داستان های وی به نثری نوشته شده اند که از نظر رنگارنگی و جاذبه ی غریبشان، فقط می توان آن ها را با کارناوال های آمریکای جنوبی مقایسه کرد.گابریل گارسیا مارکز، در روز پنجشنبه ۱۷ آوریل ۲۰۱۴، در ۸۷ سالگی، در مکزیکوسیتی درگذشت. جسد وی فردای آن روز در روز آدینه در مکزیکوسیتی سوزانده و بخشی از خاکستر جسد وی به زادگاهش کلمبیا منتقل شد.
نکوداشت های کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد

برخلاف بسیاری از آثار دیگر گارسیا مارکز ، این رمان بیشتر در ژانر رئالیسم جادویی قرار نمی گیرد ، زیرا تنها یک واقعه جادویی را شامل می شود.شخصیت های اصلی این رمان نامگذاری نشده اند و این بر احساس ناچیز شمردن فردی که در کلمبیا زندگی می کند می افزاید. سرهنگ و همسرش که پسرش را در سرکوب سیاسی از دست داده اند با فقر و بی ثباتی مالی دست و پنجه نرم می کنند. فساد مقامات محلی و ملی مشهود است و این موضوعی است که گارسیا مارکز با استفاده از اشاراتی به سانسور و تأثیر دولت بر جامعه ، در طول رمان به بررسی آن می پردازد.

Goodreads review
قسمت هایی از کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد

فردای آن روز زمانی که قبل از رفتن برای عبادت جمع در حال قدم زدن در روی ایوان بود صدای کسی را شنید که برای بار نخست داشت درباره پرنده های مرده حرف می زد او در حال اندیشیدن به مراسم عبادی شیطان و گناهانی که ممکن است از طریق حس بویایی به عمل بیایند بود که شنید یک نفر می گوید بویی که دیشب هوا را انباشته بود ناشی از جمع شدن لاشه پرنده های مرده در طول هفته بود. در نتیجه ذهن در هم و بر هم وی اقدامات احتیاطی انجیلی بوهای شیطانی و پرنده های مرده شکل گرفند تا آن حد که در روز یکشنبه مجبور شد یک متن طویل درباره امورات خبر و دادن احسان و صدقه نوشت که خودش هم چندان از آن سر درنیاورد در نتیجه رابطه میان شیطان و حواس پنجگانه آدمی را از ذهنش خارج کرد.

در همان شب، به اتفاق هم در یک نمایش روباز شرکت کرده بودند که علی رغم بارش باران، قطع نشده بود. سرهنگ به اتفاق همسرش و پسرشان آگوستین که در آن زمان هشت ساله بود، در زیر چتر بزرگ، نمایش را تا آخر به تماشا نشستند. به هرحال دیگر از پسرشان آگوستین خبری نبود؛ او مرده بود و حتی بیدها آستر ساتن داخل تابوت اش را نیز خورده بودند. سرهنگ یکی از عبارات قدیمی اش را به کار برد: «حالا ببین از آن چتر دلقک سیرک مانندمان، چه باقی مانده است.» چتر را باز کرد، و شبکه ای از میله های نازک فلزی بالای سرش گشوده شد: «حالا تنها به درد شمردن ستاره ها می خورد.» و به دنبال این اظهارنظر لبخندی زد. زن حتی به خودش زحمت نگاه کردن را نداد، و زمزمه کنان گفت: «همه چیز به همین صورت درآمده است؛ ما داریم زنده زنده می پوسیم.» چشمان اش را بست تا مجددا حواس خود را روی مرد متوفی متمرکز کند.

مقالات مرتبط با کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد
مقایسه ترجمه‌های کتاب «صد سال تنهایی» اثر «گابریل گارسیا مارکز»
مقایسه ترجمه‌های کتاب «صد سال تنهایی» اثر «گابریل گارسیا مارکز»
ادامه مقاله
برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکای لاتین»
برترین نویسندگان در «ادبیات آمریکای لاتین»

بیش از هر ژانر و سبک دیگر، این «رئالیسم جادویی» بود که دوران شکوفایی «ادبیات آمریکای لاتین» را در قرن بیستم تعریف کرد

توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»

در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم

جادوهای واقعی «گابریل گارسیا مارکز»
جادوهای واقعی «گابریل گارسیا مارکز»

مارکز در داستانش به مخاطبین خود نشان می دهد که هر چیزی می تواند ممکن باشد

صد سال تنهایی : تاریخ آمیخته با جادو
صد سال تنهایی : تاریخ آمیخته با جادو

می توان درباره ی رمان صد سال تنهایی گفت که این اثر چیزی حیاتی را در مورد تجربه ی تاریخی صدها میلیون نفر در خود دارد که فقط به آمریکای لاتین خلاصه نمی شود

چگونه گابیتو به مارکز تبدیل شد؟
چگونه گابیتو به مارکز تبدیل شد؟

بذرهای رمان های گارسیا مارکز، پدرِ رئالیسم جادویی، در جوانی اش کاشته شده اند.

5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی

اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید

نظر کاربران در مورد "کتاب کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد"
6 نظر تا این لحظه ثبت شده است

واسه همین من از مترجمان ،،مثال معروف،، کتاب نمیخرم. 😬😡 یکی سروش حبیبی یکی کاوه میرعباسی و یکی دیگه هم که فرت و فرت ترجمه می‌کنه و نگاه نمیکنه که چی نوشته پیمان خاکسار.

1402/05/01 | توسطعیسا مهرگان
3
|
پاسخ ها

درباره خاکسار باهاتون موافقم اما حبیبی و میرعباسی عشقن

1403/09/10|توسطNobody
0

بخونید لذت ببرید از این کتاب... مارکز میگه من باید صد سال تنهایی رو می‌نوشتم تا مردم این اثر ( کسی نیست...) رو بخونن. خیلی دوست داشتم و فقط با ترجمه کاوه میرعباسی بخونید. همین...😊

1402/01/17 | توسطکسرا - کاربر سایت
3
|

کتاب جذاب، کوتاه و پر کشش بود. ولی من درکش نکردم در نهایت!

1401/06/22 | توسطImfarza
0
|

کتاب خوبیه اما از آقای میرعباسی انتظار نداشتم سرخ پوست را هندی ترجمه کند؟

1400/03/05 | توسطکامران - کاربر سایت
2
|
پاسخ ها

"خورش دل ضعفه" چی بود؟

1400/07/25|توسطکاوه عباس میری - کاربر سایت
0

معنی ضرب المثل -> خورشت دل ضعفه کنایه از نبودن غذا، غذای بی نوای فقیر.

1401/09/07|توسطپیام
0

واقعا اینقدر احمقه؟

1403/09/17|توسطمحمد رضایی
0

روایتی حسرت بار از آرمان‌های رو به زوال یک نسل؛مردمانی خو کرده به عادات و در انتظار سرنوشتی که نومیدانه دل به آن بسته اند

1399/12/20 | توسطیوسف منجزی
0
|

جهنمی پر از دو راهی‌ها , دو دلی‌ها , ایمانی که متزلزل میشود و انتظار و انتظار و انتظار... کار زیبایی بود.

1399/05/11 | توسطامیرحسین محمدی
2
|