از همان هنگامی که انسانها تصمیم به ادامه زندگی خود به صورت دستهجمعی و همراه با یکدیگر گرفتند و دست به تاسیس اولین تمدنها زدند، اولین اشکال و نمودهای اقتدار نیز پدیدار شد. منظور از اقتدار، نوعی قدرت مشروع شخص یا اشخاص حاکم است که توسط فرمانبرداران آنها، مورد تایید و پذیرش قرار گرفته است. با گذر زمان و رخ دادن تغییرات گوناگون در ابعاد مختلف نژاد بشر، انواع جدیدی از اقتدار نیز ظهور کردند و در مواردی جایگاه نمونههای قدیمیتر این پدیده را اشغال کردند. دولتهایی با شیوههای حکومت قبیلهای، مونارشی(سلطنتی)، اریستوکراسی، شورایی، دموکراسی و انواع دیگر همه دارای درجهای از اعمال اقتدار بر مردم کشور یا جامعهای که بر آن حکم میرانند، هستند. اما با وجو پذیرش اولیه اقتدار حاکمان توسط مردم، در موراد بسیاری پیش آمده به دلایل نارضایتی از آنها و به ستوه آمدن از ظلم و ستم ایشان، دست به قیام بر علیه حاکمان وقت زدند. این قیامها گاهی با هدف اصلاحات خرد و کلان و گاهی به قصد ساقط کردن حکومت وقت صورت گرفته است. در مواردی که هدف دوم را مدنظر خود قرار دادند، تعداد فراوانی از آنها شکست خورده و به شدت سرکوب شدهاند اما در این میان، نمونههایی از این خیزشها دیده میشود که به پیروزی رسیده و منجر به شکلگیری یک انقلاب شدهاند. زمانی که مردم یک کشور تحت تاثیر عوامل و علل مختلف، دست به انقلاب میزنند، این کار را در وهله اول با نیت سرنگون کردن حکومت سابق و در مرحله بعدی، با هدف ایجاد یک جامعه نیک که در آن شرایط از جهات مختلف بهتر و خوشایندتر است، انجام میدهند. عدم توفیق بسیاری از انقلابها در رسیدن به این هدف و بازتولید ظلم به شکلی حتی بدتر و خشونت آمیزتر از حکومت پیشین، به ما نشان میدهد که برای تشکیل جامعهای آزادانه، برابر و دموکرات، نیاز است تا از برخی اصول اولیه و اساسی پیروی شود. کتاب «پس از انقلاب: اقتدار در جامعهای نیک» نوشته رابرت دال، نظریهپرداز علوم سیاسی، به شرح این اصول بنیادین و ساختار عقلانی دموکراسی میپردازد. این کتاب در چهار فصل به نگارش در آمده و در طول آن، خواننده با مهمترین ویژگیهای دموکراسی آشنا شده و نحوه به کارگیری آنها را فرا میگیرد. این اثر، به دلیل محتوای جذاب و حیاتی اش، میتواند کتاب مناسبی برای علاقهمندان به علوم سیاسی و اجتماعی باشد.
کتاب پس از انقلاب؟