با خودم عهد کرده بودم که هیچگاه یادداشت های روزانه ی ژورنالیستی ام را کتاب نکنم، تا اینکه پای استدلالی قانع کننده به میان آمد: این گزارشها صرفا خروجی بازدیدی شش هفته ای نیستند، بلکه ما حصل علاقه ای حدودا چهل ساله به خاور دورند. سال ۱۹۳۳ بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه، به عضویت شورای آمریکایی موسسه ی اقیانوس آرام درآمدم- سازمانی بین المللی به نمایندگی از کشورهای حوزه ی اقیانوس آرام. اکتبر ۱۹۳۴ به مدت یک سال به توکیو رفتم تا در یکی از پروژه های این موسسه تحت عنوان «راهنمای اقتصادی منطقه ی اقیانوس آرام» مشغول به کار شوم موسسه امیدوار بود که با متمرکز کردن فعالیتش در توکیو بتواند به لیبرال های ژاپنی نزدیک شود و تا جایی که می تواند حمایتشان کند، اما معلوم شد گروه هایی که آنجا قدرت را در دست دارند راهشان سواست. اکتبر ۱۹۳۵ در راه بازگشت، به چین رفتم و طی حدود یک ماه از پکن و اطراف و اکنافش بازدید کردم و در ادامه، با خط آهن شرق به غرب سیبری، به خانه بازگشتم.