شامل 10 داستان کوتاه است که با ظاهرا با دقت خاصی به دنبال هم چینش یافته اند و هر کدام شاید برشی از زندگی ما باشند.
زبان بی تکلف و ساده کتاب، خواندن داستان های آن را آسان کرده، ولی فکر آدم را برای مدت ها به لایه های دیگری از زندگی سوق می دهد که شاید ناشی از ایده هایی نو باشد که در محتوای عمیق تر نوشته ها وجود دارد.
کتاب در دهان اژدها
در سال 1362 در تهران متولد شدم اما پدرو مادرم جنوبی هستند.تقریبا نزدیک 19سال است که داستان می نویسم و در سال 1384 نخستین داستانم را منتشرکردم. یک داستان هم در مجله عصر پنج شنبه از من منتشر شد. اولین مجموعه من 11 داستان درباره زندگی بود که خیلی طول کشید تا در سال 1393مجموعه شود. من عادت به بازنویسی داستانها دارم و مرتب آنها را دوباره خوانی وبازنویسی میکنم. داستانهای من درباره چیزهای ساده زندگی است.
من احساس گروه خونی اوی منفی دارم، گروهی که به همه خون می داد و کسی نبود به او خون بدهد، جز خودش... در هر دو صورت همه چیز عوض می شود، درست مثل سربازی که از جنگی سخت و طولانی برگشته باشد، سربازی که خرابی های زیادی دیده است و چند بار مجبور شده از یک متری و خلاف میلش سرنیزه را توی گردن دشمن فرو کند تا زنده بماند و نامزدش هم با کس دیگری ازدواج کرده است؛ حتی اگر پیروز هم برگردد، دیگر هیچ وقت مثل روز اول و آن آدم قبلی نخواهد شد.