کتاب مواجهه با مرگ

Facing Death
کد کتاب : 13138
مترجم :
شابک : 978-6008547327
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 598
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1977
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 11
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب مواجهه با مرگ اثر براین مگی

"مواجهه با مرگ" تنها رمان براین مگی است. این فیلسوف انگلیسی رمان را در سن 47 سالگی نوشت. همچنان که از نام کتاب پیداست، رمان حول موضوع مرگ می چرخد که همواره از موضوع های محبوب فلاسفه بوده است. مگی رمانش را خیلی خوب شروع می کند. جان 30 ساله که از یک خانواده اشرافی انگلیسی است، در لبنان به کار روزنامه نگاری مشغول است. در یکی از مراجعات جان به لندن به واسطه بیماری در بیمارستان بستری می شود. مادر دلسوز جان (لیدی وینتربورن) با پزشک صحبت می کند و متوجه می شود جان به بیماری لاعلاج هاجکین مبتلا است (هاجکین در دهه 60 که داستان در آن دوران می گذرد، لاعلاج بود) و حداکثر 2،3 سال دیگر زنده می ماند. لیدی وینتربورن جلسه ای با حضور فرزندان و دو دوست معتمد خانوادگی تشکیل می دهد و در پایان نظر مادر مبنی بر مخفی نگه داشتن جان از بیماری اش مورد پذیرش قرار می گیرد (با وجود مخالفت نسبتا جدی دو نفر) تا اینجا رمان خیلی خوب پیش رفته است. مساله اصلی رمان مطرح شده است. با چند شخصیت با عقاید مختلف آشنا شده ایم که همین تضارب آرا در جلسه خانوادگی، امید یک رمان درخشان را می دهد.

کتاب مواجهه با مرگ

براین مگی
برایان مگی علاوه بر نویسندگی، برای مصاحبه‌های حرفه‌ای خود با فلاسفه بزرگ دهه 70 و 80 میلادی نیز شهره است. مصاحبه‌های مگی که به تهیه کنندگی شبکه بی‌بی‌سی بوده در دهه 70 و 80 میلادی مورد استقبال بینندگان این شبکه تلویزیونی قرار می‌گرفته است. «فلاسفه بزرگ» و «مردان اندیشه» از جمله برنامه‌های پرمخاطب او در این دو دهه بوده است."مردان اندیشه" عنوان یک مجموعه 15 قسمتی در سال 1978 میلادی بود که مگی در آن با فیلسوفان معاصر مصاحبه می‌کرده ...
نکوداشت های کتاب مواجهه با مرگ
یک اثر قابل توجه. کتابی در ستایش زندگی و فلسفه وجود مرگ.
Amazon Review

گفت و گو ها درخشان و بی نظیر بود، برای عده ای که مطالعه فلسفی داشتن می تواند خیلی بیشتر دوست داشتنی و جذاب باشد.
Amazon Review

جذاب و تامل برانگیز. گفتگوها بین شخصیت های اصلی عالی بود و دید تازه ای داد. در قسمت آخر کتاب با وقایعی تکان دهنده و به تعریفی برای من دردناک و اضطراب آور روبرو شدم !! اضطرابی که نشانه بزرگی بود از ترس نوع انسان از" مرگ"!!
Goodreads Review

قسمت هایی از کتاب مواجهه با مرگ (لذت متن)
فقط مرگ است که می تواند به زندگی معنا بدهد. چیزی که تا ابدالآباد وجود داشته باشد، معنا هم ندارد. به علاوه اگر پایانی وجود نداشته باشد، کلیتی هم وجود ندارد و وقتی کلیتی وجود نداشته باشد، هویتی هم وجود ندارد. اگر نابودنشدنی بودیم، نمی توانستیم در مقام فرد انسانی موجودیت داشته باشیم. با این تفاصیل مرگ برایمان اتفاق نیست. بخش لاینفکی از زندگی است. اگر قرار است وجود داشته باشیم، مرگ هم باید باشد. پس مرگ نه تنها بدبیاری نیست -فاجعه ای نیست که از بیرون بر ما تحمیل شود و ما را نابود کند- بلکه پیش شرط زندگی معنادار است. بنابراین نمی توانیم، هم توقع داشته باشیم زندگیمان معنایی داشته باشد، هم از مرگ متأسف باشیم. چون تأسف از مرگ یعنی تأسف از موجودیت فردی.

فضا عوض شده بود و حالا دیگر با خنده و شوخی حرف می زدند. ولی کی یر از درون بی قرار بود. نشسته بود نگاهشان می کرد که چه عشقی به هم دارند. احساس می کرد جای خدا نشسته: از آینده و سرنوشتشان خبر دارد در حالی که خودشان خبر ندارند. این آگاهی دل و روده اش را می سوزاند. دلش می خواست بالا بیاورد. تف کند بیندازد دور این آگاهی را. اثری از آن در وجودش باقی نماند. سبک بار مردم سبک روترند به قول شمالی ها.

یک بار که جان گرم گفت وگو با آیوا بود، نگاهش کرد و سعی کرد مجسم کند که مرده. چشم ها بسته، بی احساس، بی جان، آرام. جسمی بدون روح. چمدانی خالی. جان بدون جان. نگاهش کرد و یک لحظه به نظرش آمد شیء مادی است. چیزی مثل میز با صندلی. شیئی مصرفی. چیزی که می توان بریدش یا اره اش کرد یا سوختش یا گذاشتش توی جعبه خاکش کرد. این بدترین تصویری بود که در عمرش در سرش نقش بسته بود.