روژه مارتَن دو گار (به فرانسوی: Roger Martin du Gard) (زاده ۳۱ مارس ۱۸۸۱ - درگذشته ۲۲ اوت ۱۹۵۸) نویسندهٔ فرانسوی بود که برندهٔ جایزه نوبل ادبیات 1937 شد.
روژه مارتن دوگار خود در مراسم دریافت جایزه نوبل می گوید: ((رمان نویس واقعی کسی است که می خواهد همواره در شناخت انسان پیش تر برود و در هریک از شخصیت هایی که می آفریند زندگی فردی را آشکار کند، یعنی نشان دهد که هر موجود انسانی نمونه ایست که هرگز تکرار نخواهد شد. اگر اثر رمان نویس بخت جاودانگی داشته باشد به یمن کمیت و کیفیت زندگی های منحصربه فردی است که توانسته است به صحنه بیاورد. ولی این به تنهایی کافی نیست. رمان نویس باید زندگی کلی را نیز حس کند، باید اثرش نشان دهنده جهان بینی خاص او باشد. هر یک از آفریده های رمان نویس واقعی همواره بیش و کم در اندیشه هستی و ماورای هستی است و شرح زندگانی هریک از این موجودات، بیش از آنکه تحقیقی درباره انسان باشد، پرسش اضطراب آمیزی درباره معنای زندگی است.))
کتاب به دست نشسته پشت میزی یا لم داده توی صندلی راحتی، یکی از زیباترین مناظر جهان است. صفحه به صفحه می خوانیم و ورق می زنیم، فارغ از چند و چون این زندگی روزمره و به دور از صداهای گوش خراش این جهان، در زندگانی موجود در کتاب غرق می شویم و چون سر برمی آوریم خود را و جهان را بهتر و عمیق تر شناخته ایم. خانواده تیبو اثر روژه مارتن دوگار به ترجمه ابوالحسن نجفی لذتی چنین را فراهم می کند. ماهی و اگر به خست ورق بزنید، چند ماهی خلوتتان را پر خواهد کرد و حاصل شاید این باشد که با زندگانی خانواده ای در آغاز این قرن آشنا شوید و با این قرن که ما در پایان آنیم. راستی زیباست وقتی پشت میزی می نشینید یا در صندلی راحتی لم می دهید و کتابی را صفحه به صفحه ورق می زنید، به ویژه اگر کتابی باشد مثل خانواده تیبو که اگر فقط چند صفحه از آن را بخوانید، با دریغ زمین خواهید گذاشت و فردا در این التهاب خواهید بود که کی باز به دستش می گیرید و ورق می زنید.
سالها قبل ابوالحسن نجفی با آقای مرحوم حبیبی و چند نفر دیگر از بزرگان ادبیات آمدند پیش ما. من پرسیدم «شما مترجم “خانواده تیبو” هستید؟» آقای نجفی از اینکه من اسم این رمان را بلدم تعجب کردند. بعد که نشستیم من از رمان تعریف کردم و نقدی هم به ترجمه ایشان گفتم. آقای نجفی با تعجب بیشتر پرسید: «شما واقعا هر چهار جلد را خوانده اید؟ من اصلا فکرش را نمی کردم شما حتی اسمش را شنیده باشید! … کتاب خانواده ی تیبو رمان خیلی خوبی بود که متأسفانه در حد قدرش معروف نشد.
این مضمون بزرگ، انسان درافتاده در میان تاریخ و خداوند، در رمان خانواده ی تیبو، که در آن همه ی آدمها به سوی مصیبت تابستان 1914 راه می سپارند، به شیوه ی سنفونی ها همنوا می شود. چیزی هست که دیگر موضوع دین در پیشاپیش صحنه قرار ندارد. این موضوع در نخستین جلدهای رمان جریان دارد، اما رفته رفته که تاریخ سرنوشت افراد را در بر می گیرد محو می شود و بار دیگر به صورتی منفی در آخرین جلد رخ می نماید... احساس تاریخی (به هردو معنای «شور» و «رنج») امروز خالی از احساس وجود خداست یا، دست کم، چنین به نظر می رسد. به عبارت ساده ترمصائب تاریخی قرن بیستم نشان دهنده ی اضمحلال مسیحیت بورژوایی است. یکی از مصادیق نمونه ی این مطلب آن است که پدر خانواده ی تیبو که در نظر آنتوان مظهر مجسم دین است، درست پس از آنکه آنتوان بی اعتقادی خود را به وجود خدا اعلام می کند می میرد. در عین حال، جنگ عمومی در ذهن ها در می گیرد و جامعه ای که گمان می رفت بتواند در آن واحد تاجر و مسیحی باشد در خون غرق می شود...
تمام واقعیت آشکار است ... بنابراین شواهد زیادی لازم است! ... بعد از اینکه اتفاقاتی افتاد، ما حتی فکر نمی کردیم که آنها می توانستند اتفاق افتاده باشند...
ایران کتاب عزیز کد تخفیف بده بخریم
کتابی بسیار زیبا و عالی. من که خیلی خوشم اومد. روح مرحوم نجفی شاد بابت این ترجمه فوقالعاده
دوستان رمانهایی مشابه خانواده تیبو معرفی کنید مرسی
بودنبروکها نشر ماهی و در جستجوی زمان از دست رفته نشر مرکز به نظرم شبیه هستن بخونید و لذت ببرید
اول- دارا و ندار - ایروین شاو - سه جلدی. که کامنت پایینتر اسمشو آوردم. شباهتهای نسبتا زیاد و خوبی با تیبو داره. شکل معرفی شخصیتها و سیر رشدشون عین تیبو ست. مسائل تاریخی تو داستان مطرحه ولی کمتر از تیبو.دقیقا برعکس مسائل جغرافیایی. درکل ، شباهت خوبی دارن باهم. دوم- ستونهای زمین. کن فالت ( اینم از اوناست که به حقش نرسید.) یه شباهت هایی بین این کتاب و تیبو هست. ستونهای زمین در دوران قرون وسطی در بریتانیا اتفاق میفته. شباهتی که میشه بین این دو کتاب در نظر گرفت، سیر شخصیتهای مختلف داستانه که در قالب رمان و طی زمان از کودکی به جوانی و درکل بزرگتر میشن و در طی این گذر زمان، به عنوان خواننده شاهد اتفاقات سیاسی اجتماعی شخصی و غیره هستیم. روی عناصر روایت گونه و داستانی، خیلی بیشتر از تیبو بهش توجه شده. درمورد مسائل تاریخی (برعکس تیبو) روایتهای اندکی مطرح شده و صرفا همون دوران تاریخی هست که داستان در اون جریان داره. روایت داستانی بسیار جذاب و ترجمه عالی رو نباید ازش قافل موند. فالت نویسنده بزرگیه که متاسفانه سه چهار اثر بیشتر ازش ترجمه نشده که بهترینش همین ستونهای زمینه. درکل یه سری شباهت هایی میشه گفت دارن. ولی نه زیاد. سوم- پنماریک. سوزان هوواچ. تک جلدی. تقریب هزار صفحه. پنماریک عالیه. داستان چند نسل که حول یه عمارت به اسم پنماریک شکل میگیره و خانواده به خانواده و نسل به نسل جلو میره. مثلا بچه ای که صفحه دویست، هفت هشت سالشه و کلا ده دوازده تا جمله درموردش گفته میشه، صفحه پونصد غیرمنتظره شخصیت اصلی اون نسل میشه... اصلا قصه آبکی ای نداره و داستان با انواع خرده داستان هایی مثل دشمنی و حسادت و خیانت و عشق و نفرت و انسانیت و.... شخصیتهای داستانو جلو میبره و خیلی قشنگ هر کدوم در قسمتهای متفاوت سر جای خودشون قرار میگیرن و بهمدیگه چفت و بست میشن. مباحث تاریخی نقش داره تو داستان. ولی نه اصلا مثل تیبو. در کل پنماریک هم کمتر از حقش بهش پرداخته شده. واقعاً اثر سترگ و بسیار بسیار جذابیه. پشیمون نمیشین از پیدا کردن و خواندنش چون کمیاب باید باشه احتمالا. پنماریک هم شباهت هایی میشه گفت داره با تیبو که کاملتر توضیح دادنش بیست خط دیگه میطلبه. پنجم- خاندان ویال. چهار جلدی. چند ماه پیش گرفتمش هنوز نخوندم. صرفا و فقط بخاطر شباهت با تیبو گرفتمش که به نظر شباهت زیادی دارن
هرچی از این کتاب بگم کمه. از هر نظر بی نظیره. تقریبا ده سال پیش خوندمش. یادمه چون طولانی بود، با خودم گفتم جلد اول و دوم رو که خوندم، بعد کلا یه کتاب دیگه رو شروع میکنم به خوندن ، بعدش برمیگردم و جلدهای سوم و چهارم رو میخونم. ولی انقدر کلیت کتاب جذاب بود و جلد دوم هم ا جذاب تموم شد که بلافاصله جلد سوم رو شروع کردم. کتاب بی نظیره. از نظر جذابیت داستانی، از نظر تاریخی و اطلاعات فوق العاده ای که از شرایط سالهای منتهی به جنگ جهانی اول به آدم میده، از نظر ترجمه..... درجه یک از همه نظر. انقدر کتاب عالی بود و دوسش داشتم که گشتم دنبال هر کتابی که تو این سبک و شبیه بهش باشه. دارا و ندار ایروین شاو رو پیدا کردم که از نظر سبک یه شباهتهایی بهم دارن. اونم عالیه. اگه از تیبو خوشتون اومد دارا و ندار رو هم بگیرین. از نظر داستانی و تاریخی که کلا فرق دارن باهم ولی از نظر سبک نزدیک به همن تقریبا.
هرچی از این کتاب بگم کمه. از هر نظر بی نظیره. تقریبا ده سال پیش خوندمش. یادمه چون طولانی بود، با خودم گفتم جلد اول و دوم رو که خوندم، بعد یه کتاب دیگه رو میخونم، بعد جلدهای سوم و چهارم رو میخونم. ولی انقدر کلیت کتاب جذاب بود و جلد دوم هم به تموم شد
ترجمه حذفیات داره متاسفانه
حرف مفت :
دوستان کسایی که میخوان بخرن و پولشو دارن بخر چون بزودی نزدیک دو میلیون میشه کتاب
بادش بخیر چهارده سال پیش وقتی دانشجوی کارشناسی بودم تو سن بیست و یک سالگی این کتاب رو بجای کتاب درسی از کتابخونه کرفتم و بردم و چقدر لذت بردم واقعا بی نظیر بود مخصوصا اگه خوره کتاب باشی
همین الان تمامش کردم. شاهکاری سترگ در ستایش انسانیت و نکوهش جنگ.
خیلی عاشق باشی و لباس نخری و پیاده بری و مثل سگ زندگی کنی هم نمیتونی بخریش. از کلهپاچه تا کتاب، همهچیز کالای لوکس. ای لعنت بر شما مصرفگراها که چند صباحی دیگر توالترفتن را هم رفتاری لوکس میکنی و ما خیل عظیم بیچیزها...
از کتابخانهها امانت بگیر دوست عزیز
کدوم کتابخونه
لعنت به مصرف گراها؟ چیزی زدی؟ انگار خودتم زیاد مصرف میکنی! چی میبافی برا خودت؟ دلیل گرونی کتاب اول طمع ناشرها و بعدم گرونی کاغذ و صحافی و چاپ و این چیزاس، دلیلش تورم بالای مملکت ماست
تو این دنیای شما فقط به کتاب علاقه داشتم که اون هم فقط گرون میشه..
ناشرا رقابت گذاشتن سر گرون کردن کتاب به این فکر نمیکنند که وقتی کسی نتونه بخره با این قیمتها خودشون رو به ورشکستگی میرند؟
قیمت واقعیه؟!؟!؟!؟
خیلی کتاب آموزنده مفیدی است که هرکس بخونه خیلی ازش تاثیر مثبت میگیره بهتر هم هست دو بار خوانده شود
قیمت کتاب مانند لاستیک پراید گران میشه البته هیچ چیز گران نمیشه در اصل ارزش ریال سقوط میکنه با دلار حساب کنید ببینید گرونه یا ارزون؟ درسته با دلار حقوق نمیگیرم اما در حقیقت با دلار خرج میکنیم...چاپ اول کتاب را با دلار آن زمان مقایسه کنید با آخرین چاپ و قیمت دلار!
باید خون گریست به حال جامعه اى که قیمت کتابش ١/٥حقوق مصوب وزارت کارشه باید خون گریست!
یا خدا ۸۸۰ دونفر تو این مملکت کتاب میخوندن که با اون وضع همونا هم نمیخونن
نشر نیلوفر: هر چند هفته چاپ جدید با تیراژ 10 عدد پخش میکنیم و در چاپ بعدی 200 تومن روش میکشیم. واقعا موفق باشید عزیزان
نه نشر نیلوفر زرنگه با برچسب دوتا به صدهزارگان اضافه میکنه. کتاب چاپ پارساله. همون ۶۸۰ایها حالا با یه برچسب گرانقیمت شدن ۸۸۰
الانم شد ۱.۲۵۰
الانم با حتی با تخفیف ویژه ای ایران کتاب گذاشته 1500 شده
امروز با تخفیف شده1,757🫠
2.250 تاریخ ثبت پاسخها به این پیام واقعیه.
کتاب خانواده تیبو نوشتهی روژه مارتن دوگار، نویسندهی فرانسوی است. رمانی که نوشتنش از سال 1920 تا 1940 به طول انجامید. برخی این رمان را بزرگترین رمان قرن بیستم میدانند. رمان حول پسران خانواده تیبو میچرخد: آنتوان و ژاک. آنها پدری بهشدت سختگیر و مذهبی دارند. او بین کاتولیکها دارای ارج و قرب فراوان است و اصلاً دلش نمیخواهد پسرها اعتبارش را لکهدار کنند. آنتوان در چارچوب ارزشهای پدر زندگی میکند؛ اما ژاک که ذاتا سرکش است، مرتکب عصیانی بزرگ میشود. او با پسر یک خانوادهی پروتستان طرح رفاقت میریزد؛ آن هم زمانی که کلیسا رابطهی بین کاتولیکها و پروتستانها را بهشدت نفی کرده بود. این دو دوست خانه و خانواده را ترک میکنند تا در مسیر دلخواهشان زندگی را از سر بگیرند و این هنور شروع ماجراست. این رمان چهارجلدی هفت بخش دارد. عنوان فصلها از این قرار است: دفترچهی خاکستری، ندامتگاه، فصل گرم، طبابت، سورلینا، مرگ پدر، تابستان 1914 و سرانجام. در رمان خانواده تیبو موضوعات مختلفی مطرح شدهاند: مذهب، سیاست، انقلاب، جنگ، فلسفهی زندگی و… . همین چیزهاست که آن را شبیه یک زندگی واقعی میکند. با خواندن این رمان ضمن لذت بردن از اثری شاهکار و خواندنی، اطلاعاتی هم از وقایع اروپای سالهای ابتدایی قرن بیستم و سالهای جنگ جهانی اول دستگیرتان میشود.
کتابی بی نظیر با نثری دلنشین و ترجمه ای بسیار روان. بهترین تشریح رو استاد گلشیری از این کتاب داشتند که در همین صفحه هم ذکر شده: زیباست وقتی پشت میزی مینشینید یا در صندلی راحتی لم میدهید و کتابی را صفحه به صفحه ورق میزنید، به ویژه اگر کتابی باشد مثل خانواده تیبو که اگر فقط چند صفحه از آن را بخوانید، با دریغ زمین خواهید گذاشت و فردا در این التهاب خواهید بود که کی باز به دستش میگیرید و ورق میزنید.