کتاب "نان و شراب" از آثار برجسته قرن بیستم،که راجع به ظهور فاشیسم در ایتالیا میباشد.این کتاب که نوشته "اینیاتسیو سیلونه" میباشد،در ایتالیا با نام فاشیسم شناخته شده است که از رژیمی صحبت میکند که با زورگویی و دروغ،حق مردم از آزادی را گرفته اند.
کتاب "نان و شراب" را میتوان از شاهکارهای قرن بیستم دانست و داستان مردی پاک تینت است که در دنیایی که سراسر جنگ و خونریزی است بدنبال خیرخواهی در میان مردم است.
این اثر "اینیاتسیو سیلونه" را میتوان با آثار نویسندگانی چون "اورل" و "کامو" همتراز دانست که محوریت داستان هایشان پیوند آزادی سیاسی با جامعه میباشد."نان و شراب" برای هر سن و سالی حرف دارد و صمیمانه میخواهد در هر فردی در سرنوشت خودش نقشش را پیدا کند.
روحیه مقاومت افراد قصه در این کتاب،در برابر ظلم و جور فاشیسم بشدت الهام بخش و تاثیر گذار خواهد بود و نشان میدهد روحی زخمی هر نشدنی را شدنی میکند حتی با دستان خالی.
داستان در زمان حکومت موسولینی اتفاق می افتد.دهقانان و روستاییان بشدت تحت فشار هستند تا آنجا توانایی انجام هیچ کاری را ندارند.کلیسا هم که به کمک دولت آمده توانسته با باورهای خرافی مردم را آرام نگه دارد.اما قهرمان قصه "اینیاتسیو سیلونه" تلاش میکند که مردم را بیدار کند.
زمانی بود که راستگویی هم تا حدی پیشرفت داشت و کم و بیش قابل اغماض بود، اما امروز دیگر اصلا بازار ندارد. پاپ اعظم آن را یک کالای روستایی و بدوی و بسیار پرخرج می داند، در صورتی که دروغ و ریا کالایی است به نرمی مخمل و همیشه رایج و نه تنها ارزان بلکه مفید هم هست. (رمان نان و شراب - صفحه ۲۰)
بیچاره کافون ها! نان ندارند بخورند آن وقت شما انتظار دارید که به سیاست بپردازند؟ سیاست تجملی است خاص اشخاص که دستشان به دهانشان می رسد. (رمان نان و شراب - صفحه ۲۸۶)
مومن هیچ گاه تنها نیست، برعکس کافر همیشه تنها است ولو روز خود را از بام تا شام در پر جنجال ترین کوی ها بگذراند. جانی که خدا را درک نکند تنها است، به مثابه برگ جدا شده از درخت است، برگی تنها که به زمین می افتد و خشک می شود و می پوسد. برعکس، جان به خدا بسته چون برگی است به درخت و به وسیله شیره حیاتی که او را تغذیه می کند به شاخه و تنه و ریشه و تمام زمین مربوط است. (رمان نان و شراب - صفحه ۱۱۹)
سپینا در ۱۹۲۷ دستگیر شد و معلوم گردید که او را به جزیره ای منتقل کرده اند. سال بعد، از آن جزیره گریخت و به کشور فرانسه پناهنده شد. از فرانسه اخراجش کردند و به سوئیس رفت، از سوئیس بیرونش کردند به لوکزامبورگ رفت، از لوکزامبورگ رانده شد به بلژیک پناه برد و اگر از بلژیک بیرونش نکرده باشند حالا باید در آنجا باشد. از چه راهی امرار معاش می کند من خبر ندارم، ولی آنچه مسلم است این است که او از زرنگی دست شیطان را از پشت می بندد. من از یکی از اقوامش شنیده ام که او به بیماری سینه مبتلا است.
کتابی که اصلا معلوم نیست نویسنده دنبال چیه؟ من که اصلا خوشم نیامد و تا صفحه ۲۰۰ که بسیار کسل کننده بود
نان و شراب، داستان جهل، خرافه، فقر است! از آنجاییکه نان و شراب، روایت زندگی نویسنده کتاب در دروان نظام فاشیستی موسولینی است، بنابراین میتوان گفت، روایت مستندی است! با این اوصاف، وقتی انفعال کلیسا و تعمیق هراس مذهبی در بین مردم ساده لوح در همراهی با حکومت فاشیستی در دو دهه اول قرن بیستم را میبینیم، میتوان استیلای نظام کلیسا بر تمام شئون زندگی مردم در دوران وحشتناک قرون وسطا را تصور نمود!
من مدتی پیش کتاب رو که انتشارات امیرکبیر چاپ کرده از ایران کتاب سفارش دادم . تعداد صفحاتش ۴۶۸ صفحه هست : چاپ یازدهم پاییز ۱۴۰۱ الان متوجه شدم که از صفحهی ۴۲۱ تا صفحهی ۴۳۶ در هنگام چاپ جا افتاده و وجود ندارد! کتاب هم پر از غلطهای چاپی است . متاسفم برای انتشارات با سابقه ای مثل امیرکبیر که برای بار یازدهم کتابی رو چاپ میکند ولی این همه کیفیت عملکردش پایین است. واقعا چرا قبل از چاپ اون هم چاپ یازدهم این موارد رو کنترل نمیکنن ؟!
دوستان ترجمه رضا ستوده چطوره؟
ترجمههای ستوده خیلی تعریفی ندارن آقای محمد قاضی یکی از بهترین مترجمها هستند
حال این روزهای ملت ایران شباهت ۱۰۰ درصد با رژیم فاشیستی آخوندی
بعید میدونم حتی درباره معنای فاشیست تحقیق کرده باشید
کدوم انتشارات خوبه؟ لطفا راهنمایی کنین
نگارستان کتاب، محمد قاضی
نگارستان کتاب کاغذ بی کیفیت و بدتر از آن چاپ افتضاح با متن ناخوانا مثل اینکه پی دی اف کتابو که تو سایتها موجوده رو کاغذ ساندویچ چاپ کردن من از این نشر خریدم و به شدت پشیمانم
داستان این کتاب مشکلات روستائیان و جامعه مردمی در زمان حکومت فاشیستی موسولینی را نشان میدهد و ترجمه خوبی دارد . این جمله زیبا از متن کتاب است . دولت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه . دست دراز به همه جا میرسد و برای گرفتن است . دست کوتاه برای دادن است ولی فقط به کسانی میرسد که خیلی نزدیک اند .
کدام مترجم ترجمه بهتری دارد.
بعضی از رمانها لازم است حداقل برای یک بار خوانده شوند نان شراب از این دسته کتابهاست موضوعی روان دارد و به جامعهای و مردمی تعلق دارد که گویا خاص یک منطقه نیست و در تمام گوشه گوشههای جهان این اتفاقات و این شرایط حاکمیت دارد ، موضوع داستان به ایتالیای دهه سوم و چهارم قرن بیستم و زمانی که حکومت فاشیستی موسولینی در ایتالیا حکمرانی میکرد مربوط میشود در سالهایی که در آن طرف ایتالیا هم هیتلر و دارودسته نازیها قدرت را در دست گرفته بودند و این دو حکومت همسو و هم نظر دیکتاتوریهای وحشی و آدم کشی در کشورهای خود راه انداخته بودند و در جهت جنگ جهانی دوم و نابودی اروپا گام برمیداشتند . در این داستان نویسنده که خود زمانی عضو حزب کمونیست ایتالیا و چپگرا بود موضوع جوانی سوسیالیست را به تصویر کشیده بود که هم دوست داشت در جهت آرمانهایش و اهدافی که عمر خود را صرف آن کرده بود یعنی روشنگری و آگاهی به مردمی که زیر بار ظلم و ستم حکومت فاشیستها از یک طرف و خرافات بیش از اندازه برای مردمی که ساده بودند و به این خرافات دل بسته بودند به دنبال راهی میگشت تا جامعه را در جهت پیشرفت و رفاه همگانی جلو ببرد . در این مسیری که این جوان با سختیهای فراوان و خطرات زیادی که حکومت برای او به وجود آورده بود ، گاه گاهی سپینای جوان را مردد در تفکرات و دیدگاههای ایدئولوژیک خود قرار میداد و گاهی با جدیت و اعتقاد به راهش به مبارزه ادامه میداد . از اونجایی که میگویند نژاد و جامعه ایتالیایی به نژاد و جوامع ایرانی نزدیک است خواندن این کتاب برای ایرانیها هم جذابیت خاصی دارد و احساس دل انگیزی با قهرمانان و مردم موضوع کتاب به وجود میآورد
ناشر در ابتدای کتاب اشاره میکند که قهرمان داستان نماینده سوسیالیسم است که علیه فاشیزم میجنگد. فاشیسمی که در بطن آن تعصب مذهبی و مذهب ارتجاعی کلیسا نهفته است. در واقع نان و شراب داستان ایثار است. داستان تکرار آن فدیه آسمانی است که عیسی مسیح بود و پیش از مصلوب شدن در آخرین شام با حواریون تن و خون خود را عرضه کرد و گفت: «بخورید و بیاشامید، این نان من است و این شراب من است، سپس نان و شراب تکرار همان ماجراست.»
موضوعات مهمی که در سراسر این کتاب دیده میشود اما سه عنصر اصلی کتاب مذهب، فاشیسم و سوسیالیسم است. اینیاتسیو سیلونه به شدت کلیسا و خرافاتی را که در بین مردم رواج دارد به نقد میکشد و همچنین از هر فرصتی استفاده میکند تا چهره زشت حکومت فاشیستی موسولینی را نشان دهد. در عین حال از سوسیالیسم غافل نمیشود و ضعفهای آن را نیز پیش چشم خواننده قرار میدهد. قهرمان نان و شراب ضدمذهب مینماید اما خود او به نحوی جوهرهای از حقیقت مسیح است.
قهرمان نان و شراب را مثل من توصیف کردی. 👌
به نظر من نان و شراب در میان مجموعه داستان هایی که سیلونه به رشته تحریر در آورده است، بهترین کتاب اوست.
شاهکار بود شاهکار..حتما باید خوند این شاهکار رو..پر از درس پر از تلنگر..یک مشت عقاید خرافاتی که نمونه هاش دور و بر خودمون هم هست..و یکی از قشنگترین جملاتش:نان از هزاران دانه گندم پدید میآید و آن نیز به معنای اتحاد است. شراب از هزاران دانهی انگور پدید میآید و آن نیز به معنای اتحاد است، اتحاد اجزای شبیه و مساوی و مفید. بنابراین اتحاد به معنای راستی و برادری نیز هست و اینها همه با هم سازگارند
آیا با متن اصلی ترجمه مرحوم قاضی تفاوت دارد !؟ یعنی سانسور شده قسمتهایی از کتاب؟
نمیدونم امل یه چیزی بگم خیالت واسه همیشه راحت بشه: هر وقت احساس کردی متن اصلی رمانی اصلا نمیشود بدون سانسور ترجمه شود، خب درست احساس کردی و همینگونه است. اما مترجم میتواند هنرمندانه منظور را تلویحا برساند!
*اما …
البته منظورم در حال حاضر هست، آینده رو خبر ندارم!
سلام.این کتاب در قطع پالتویی و جلد گالینگور چاپ شده است.
انگار برای امروز این مملکت نوشته شده! عالی ،حتما بهوانید
در حال خواندن این کتاب هستم. شاهکاری که هر کتابخوانی باید در برنامه مطالعه بگذاره. یک سده از زمان نوشتن نان و شراب میگذره ولی ماجرا و فضای داستان به روزه و برای همه ملموس و آشنا. چون از واقعیتهای تلخ حاکم بر جهان امروز حرف میزنه.
کتابی است سرشار از هیجان و مملو از صحنههای زنده و جالب توجه انسان که در همه جای آن احساس انسان دوستی و عواطف بشری و وجدان سیاسی واجتماعی و عشق به آزاد زیستن و آزاد اندیشیدن موج میزند.
داستان این کتاب در زمان حکومت موسیلینی اتفاق میفته. نویسنده به انتقاد از شرایط اجتماعی، سیاسی و مذهبی آن دوران میپردازه. داستان کتاب بسیار گیرا هست و خواننده میتواند با توضیحاتی که نویسنده ارائه میدهد با بخشی از تاریخ ایتالیا آشنا شود.
دانه زیر برف در واقع جلد دوم این کتاب هست جالبه بخونید
از سیلونه این کتاب و فونتامارا خوندم هردو خوب بود