«دون کامیلو و پسر ناخلف» در واقع یک رمان نیست بلکه مجموعه ای از ستون های ثابتی است که پیشترها، جووانی گوارسکی، در نشریات با محوریت کشیشی به نام «دون کامیلو» نوشته است. از طرف دیگر وقت خواندن کتاب هم نباید دنبال پسر ناخلفی بگردید، چرا که «پسر ناخلف»، در اصل اسم یکی از داستان های کوتاه و چهار صفحه ای کتاب است.
این پسر ناخلف در اصل پسر یک کمونیست عضو حزب سرخ است که بعد از سال ها که در شهر دیگری کشیش شده، حالا می خواهد برگردد و این برای پدرش شرم آور است. داستان های کتاب، همگی کوتاه و مستقل هستند، ولی در دو سه مورد پیش می آید که دو داستان با هم ارتباط داشته باشند. گاهی هم در داستان ها با زمان بازی شده، مثل آن جایی که در داستان «فن کودتا» ناقوس زن کلیسا نقش محوری دارد و ما در سی صفحه بعد می فهمیم که این ناقوس زن در اصل، دزد دوچرخه کشیش دون کامیلو بوده که بعدا ناقوس زن کلیسا شده است.
کتاب دن کامیلو و پسر ناخلف