کتاب «اسطوره در روانشناسی بدوی» نوشتهی برانیسلاو مالینوفسکی، یکی از آثار کلاسیک در حوزهی نظریههای اسطورهشناسی است که در سال ۱۹۲۶ منتشر شده است.
در این کتاب، مالینوفسکی برخلاف نظریهپردازان پیش از خود، کارکردهای اسطوره را نه در تبیین جهان یا الهام بخشیدن به افراد، بلکه در پاسخ به نیازهای روانشناختی انسانها در جوامع بدوی و ابتدایی میداند.
او استدلال میکند که اسطورهها، پاسخی به نیازها و ترسهای انسان بدوی هستند و برای آرامش بخشیدن و کمک به او در مقابله با ناشناختهها خلق شدهاند. مالینوفسکی معتقد است که اسطورهها با ساده کردن پدیدههای پیچیده، باعث التیام ذهنی و روحی انسانها میشوند.
به باور او، اساطیر جوامع ابتدایی پیرامون نیازهای بنیادین انسان شکل گرفتهاند. برای نمونه، اسطورههای مربوط به مرگ و زندگی دوباره، برای تسکین ترس انسانها از مرگ خلق شدهاند.
مالینوفسکی با مطالعات میدانی خود در میان ساکنان جزایر تروبریاند، استدلالهای نظری خود درباره کارکرد روانشناختی اسطوره را تقویت میکند. او با مشاهدهی نزدیک فرهنگ و آداب و رسوم این جوامع، به کشف پیوند عمیق اساطیر با فعالیتها، نهادها و نیازهای آنها میپردازد. مالینوفسکی نشان میدهد چطور اسطوره با حوزههایی مانند حقوق عرفی، مراسمها، هنر و صنایعدستی در هم تنیده شده است.
نظریهی مالینوفسکی دربارهی اسطوره، یکی از پایههای مهم دانش نوین اسطورهشناسی بهشمار میرود که تأثیر عمیقی بر نظریهپردازان پس از خودش چون کلود لوی استروس داشته است. این کتاب همچنان یکی از متون کلاسیک و الهامبخش حوزهی مطالعات فرهنگی و انسانشناسی بهشمار میرود.
در نهایت، شایان ذکر است که مالینوفسکی با رد رویکرد تکبعدی پیشینیان، دیدگاهی چندوجهی و جامعنگر نسبت به مقولهی اسطوره اتخاذ میکند که سهم بسزایی در غنای دانش اسطورهشناسی داشته است. این ویژگی، کتاب «اسطوره در روان شناسی بدوی» را حتی پس از گذشت دههها، به اثری جذاب و خواندنی بدل کرده است.
کتاب اسطوره در روان شناسی بدوی