مجموعه داستان کلیات سعدی اهوازی، یا با من به مغولستان بیا، سومین اثر نویسندهاش مهدی ربی است. از او پیش از این، دو مجموعه داستان به نامهای «آن گوشهی دنج سمت چپ» و «برو ولگردی کن رفیق» چاپ شده است. حالا پس از پانزده سال که از چاپ آخرین کتابش میگذرد مجموعه داستانی از او منتشر شده است.
کتاب کلیات سعدی اهوازی سه «باب» دارد: باب اول «سعدی»، باب دوم «بوستان» و باب سوم «گلستان». هر سه داستان در واقع هم میتوانند داستانهایی مستقل باشند و هم میتوانند به هم پیوسته و منسجم باشند.
اگر کتاب را دست بگیرید، در صفحههای آغازین، نویسنده برای خواننده سوالی طرح کرده است که پیشنهاد میشود در پایان خواندن داستانها به آن در ذهن خودتان جواب بدهید. به طور کلی سه داستان کتاب کلیات سعدی اهوازی اشتراکاتی با هم دارند. راوی هر سه داستان پسر نوجوان اهوازی است که هر کدام در یکی از محلههای اهوازی زندگی میکند. «مکان» در داستانها اهمیت دارد و به همین خاطر روح محلههای جنوب و حالوهوای آن بهخوبی حس میشود و چاشنی هر سه داستان به نوعی دیوانگی، جنون یا شر و شیطنت است که در جایی از داستانها به نقطهی اوج میرسد. در واقع سه شخصیت اصلی هر سه داستان ماجرایی را از سر میگذرانند که در لحظههای داستان به اوج میرسد و بعد به آرامی در خواننده تهنشین میشود. روای هر سه داستان انسانهای بزرگسالی هستند که خاطرهای از دوران کودکی خود تعریف میکنند.
کتاب «کلیات سعدی اهوازی» نوشتهی مهدی ربی، نویسندهی اهل جنوب و بزرگشدهی اهواز است. او در مجموعه داستانهایش از شهر و محلههایی و دورانی میگوید که همسایهها نقش مهمی در زندگیها داشتند و معاشرت با دوست و رفیق و هممحلهای بخش جدانشدنی از روزمرگیها بودند. ربی از محلههایی نوساخته یا قدیمی میگوید که کوچهها و خیابانهای آن پر از صدای بازی و داد و هوار نوجوانهاست که کوچه و محله خانهی اصلیشان بوده. ربی در این داستانها از دیوانگی، جنون، دوستداشتن و عشقهای نوجوانی، از فوتبال بازی کردنها در کوچههای خاکی و... میگوید. علاوه بر اینها داستانها و صحنههای مختلف لایههای زیرین دارد که کشف آنها برای خواننده لذت دو چندانی دارد.
کتاب کلیات سعدی اهوازی