1. خانه
  2. /
  3. کتاب اومون را

کتاب اومون را

4 از 2 رأی

کتاب اومون را

Omon Ra
ناموجود
50000
معرفی کتاب اومون را
کتاب «اومون را» رمانی نوشته ی «ویکتور پلوین» است که اولین بار در سال 1992 به انتشار رسید. «اومون کریوومازوف» که از دوران کودکی عاشق سفرهای فضایی بوده، علاقه ای عمیق به «را»—خدای خورشید با بدن انسان و سر شاهین در مصر باستان—دارد، علاقه ای که بازتابی است از نیاز او برای فرار از چارچوب های غیرمنعطف زندگی در اتحاد جماهیر شوروی، و همینطور تلاش او برای یافتن معنا. «اومون» پس از مدتی درمی یابد که تاکنون بیش از صد فضانورد مانند او، در پرتاب های فضایی به ظاهر بدون سرنشین، مانند موش های آزمایشگاهی قربانی شده اند. «پلوین» در این رمان، برنامه ی فضایی شوروی را در قالب شبکه ای گسترده از پروپاگاندا به تصویر می کشد: نهادی برای دور کردن توجهات از استیصال و هراس زندگی روزمره در این کشور.
درباره ویکتور پلوین
درباره ویکتور پلوین
ویکتور اولگوویچ پلوین نویسنده داستان های روسی است. کتابهای او معمولاً ژانر علمی تخیلی است اما لایه های پست مدرنیسم و عناصر فرهنگ عامیانه و فلسفه های باطنی را نیز با هم ادغام می کند. برخی منتقدان نثر او را با جنبشهای ادبی جدید و رئالیسم جدید مرتبط می دانند.
ویژگی های کتاب اومون را
  • «ویکتور پلوین» از نویسندگان پرفروش در ادبیات روسیه
نکوداشت های کتاب اومون را

یک داستان تمثیلی هوشمندانه درباره فضانورد جوانی که دستور گرفته که دست به فداکاری غایی بزند.

Publishers Weekly

رمانی به سبک آثار برجسته ی «گوگول» و «بولگاکف».

Barnes & Noble

داستانی به یاد ماندنی.

Newsday
قسمت هایی از کتاب اومون را

محله ی ما زیر سایه ی ماکت یک موشک فلزی بود، ایستاده بر ستونی از دود که از تیتانیوم پرداخت شده بود، شبیه شمشیری که در زمین فرو رفته باشد. ولی خنده دار اینجاست که این موشک، شروع شخصیت من نبود، شخصیت من از هواپیمایی چوبی آغاز شد که در زمین بازی کنار خانه مان قرار داشت.

من همیشه سعی می کردم خلبان باشم، واقعا می توانستم آسمان و ابرها و زمین را ببینم که زیرم شناورند، در حقیقت تمام این ها را همان جایی می دیدم که دیوار آجری اداری نظام وظیفه قرار داشت، درست جایی که بنفشه های پرزدار و کاکتوس های غبار گرفته با افسردگی از پنجره ها بیرون را نگاه می کردند.

در عصری به تاریکی قعر کهکشان، تلویزیون خاله ام را روشن کردم و روی صفحه، هواپیمایی دیدم با بال های افراشته که یک طرفش یک صلیب بود و طرف دیگرش یک آس پیک. صورتم را به صفحه ی تلویزیون نزدیک کردم و ناگهان چشمانم با نمایی نزدیک از کابین خلبان پر شد.

مقالات مرتبط با کتاب اومون را
جهانی نو با پیوند ژانرهای علمی تخیلی و فانتزی
جهانی نو با پیوند ژانرهای علمی تخیلی و فانتزی
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب اومون را"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

این کتاب داره زندگی من‌و میگه در رژیم اسلامی حاکم بر ایران 😤😢

1402/11/14 | توسطعیسا مهرگان
2
|