1. خانه
  2. /
  3. کتاب رختکن بزرگ

کتاب رختکن بزرگ

نویسنده: رومن گاری
3.3 از 1 رأی

کتاب رختکن بزرگ

Le grand vestiaire
انتشارات: آده
٪10
250000
225000
معرفی کتاب رختکن بزرگ
رمان رختکن بزرگ در کشور فرانسه و در سالهای پس از جنگ جهانی دوم می گذرد داستان در مورد زندگی نوجوانی 14 ساله به نام لوک مارتن است که پدرش در جنگ کشته شده و کسی را در این دنیا ندارد دولت فرانسه مرکزی برای نگهداری این بچه ها در نظر گرفته است لوک مارتن در بدو ورود به این مرکز با پیرمردی به نام واندرپوت آشنا میشود. پیرمرد او را فریب می دهد و همراه خود برای کار به بازار سیاه می برد.
لوک مارتن در چنین محیطی رشد می کند و مدام در این فکر است که انسانهایی که پدرش به خاطر آنها جان خود را از دست داده کجا هستند؟
درباره رومن گاری
درباره رومن گاری
رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسف (Roman Kacew) در ۸ مه ۱۹۱۴ میلادی در شهر ویلنا (اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانواده ای یهودی به دنیا آمد. پدرش (آری-لیب کاسو) کمی بعد در ۱۹۲۵ میلادی خانواده را رها کرد و به ازدواج مجدد دست زد. از این هنگام او با مادرش، نینا اوزینسکی (کاسو)، زندگی می کرد، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان. رومن در دوران زندگی سیاسی اش حدود ۱۲ رمان نوشت. به همین دلیل بسیاری از کارهایش را با نام مستعار می نوشت. مادامی که با نام مستعار امیل آژار به نویسندگی می پرداخت، تحت نامی به عنوان رومن گاری نیز داستان می نوشت.وی در ۲ دسامبر ۱۹۸۰ بعد از مرگ همسرش در سال ۱۹۷۹ با شلیک گلوله ایی به زندگی خود خاتمه داد. وی در یادداشتی که از خود به جای گذاشته اینطور نوشته است: «... دلیل این کار مرا باید در زندگینامه ام (شب آرام خواهد بود) بیابید. در این کتاب او گفته است: «به خاطر همسرم نبود، دیگر کاری نداشتم.» و همچنین نوشته است: «واقعا به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ! »
قسمت هایی از کتاب رختکن بزرگ

خیابان پر بود از کت و شلوار کلاه و کفش رختکن بزرگ متروکه ای که سعی میکرد جهان را فریب دهد و خود را به نامی نشانی یا ایده ای بیاراید هر چه تقلا می کردم و پیشانی تبدارم را به شیشه تکیه می دادم و به دنبال کسانی می گشتم که پدرم به خاطرشان جان داده بود فایده ای نداشت چیزی نمی دیدم مگر رختکنی ناچیز و حقیر با هزاران صورتکی که چهره ی انسانی را تقلید می کردند و انسانیت را بدنام می کردند خون پدرم در درونم می جوشید و بر شقیقه ام می کوبید و ادارم می کرد تا در زندگی پر فراز و نشیبم دنبال معنایی بگردم و هیچکس نبود که به من بگوید نمی توان از زندگی معنا طلب کرد بلکه تنها می توان به زندگی معنا بخشید.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب رختکن بزرگ" ثبت می‌کند