مارتین دوست دارد تعطیلات را با زرافهی محبوبش، جمی سپری کند. اما دست سرنوشت، او را بار دیگر به سرزمینی شگفتانگیز میکشاند: زیمباوه. جایی که میگویند گنجینهی شاهانهای در دل خاکش مدفون است. افرادی سودجو بهدنبال این گنجینه میگردند، اما مارتین و بن در پی نجات پلنگ درندهای هستند که بهنوعی از گنجینه محافظت میکند.
رمانی خواندنی در ژانر رئالیسم جادویی.