یک رمان اصیل آفریقایی.
اثری خیره کننده، پر از تعلیق و به یاد ماندنی.
موفقیتی چشم گیر برای هر نویسنده در هر زبانی.
باید به جهان با چشم های تازه نگاه کنیم. باید به خودمان جور دیگری نظر کنیم. ما آزادتر از آن هستیم که فکر می کنیم. ما هنوز زندگی را شروع نکرده ایم.
مردی را که چراغ عقلش روشن شده باشد و خورشید خاموشش فروزان شده باشد، دیگر نمی شود سرکوب کرد یا شکست داد.<br /><br />ما می توانیم از نو، رویای این دنیا را ببینیم و کاری کنیم که این رویا به واقعیت منجر شود<br /><br />
در میان ما حتی یک نفر هم یافت نمی شد که چشم انتظار زاده شدن باشد. ما از سختی های هستی، آرزوهای برآورده نشده و بی عدالتی های مقدس جهان، هزارتوهای عشق، جهل والدین، حقیقت مرگ و بی تفاوتی های شگفت انگیز زندگان در میان زیبایی های ساده و بی آلایش جهان منزجر بودیم. از بی رحمی انسان ها که تمامی شان کور به دنیا می آیند و تنها اندکی از آن ها دیدن را می آموزند، وحشت داشتیم.
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
می توان درباره ی رمان صد سال تنهایی گفت که این اثر چیزی حیاتی را در مورد تجربه ی تاریخی صدها میلیون نفر در خود دارد که فقط به آمریکای لاتین خلاصه نمی شود
جایزه ی بوکر از سال 1969 پایه گذاری شده و از همان آغاز، رسالت خود را معرفی و ترویج بهترین آثار داستانی در قالب رمان قرار داده است.
سورئالیسم را بیشتر با هنرهای تجسمی می شناسند اما در واقع، این جنبش نه تنها در هنرهای تجسمی، بلکه در ادبیات ریشه دارد.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
رئالیسم جادویی، سبک ادبی فوق العاده جذاب و محبوبی است که از دل جهان بینی سحرآمیز مردم آمریکای لاتین به دنیای ادبیات وارد شده است.
قلم نویسنده منو به یاد بچههای نیمه شب سلمان رشدی میندازه.مدتها بود میخواستم این کتاب رو بخونم ولی اونقدرها ازش لذت نبردم،ادبیات افریقا همیشه برام مبهم هستش.حتی کتابهای درباره افریقا هم این خصیصه رو تو خودشون برام دارند.با اینکه از طرفدارای رومن گاری هستم ولی ریشههای اسمانش برام راضی کننده نبود
شگفت انگیزه