1. خانه
  2. /
  3. کتاب دوشیزه شامی

کتاب دوشیزه شامی

نویسنده: جرجی زیدان
پیشنهاد ویژه
3.6 از 1 رأی

کتاب دوشیزه شامی

Dooshize Shami
٪20
450000
360000
درباره جرجی زیدان
درباره جرجی زیدان
جُرجی زیدانی (۱۴ دسامبر ۱۸۶۱، بیروت - ۲۲ ژوئیهٔ ۱۹۱۴، قاهره) تاریخ‌نگار، داستان‌نویس، و روزنامه‌نگار عرب‌زبان لبنانی است که برای نوشتن ۲۳ رمان تاریخی و تأسیس نشریهٔ الهلال معروف است. طی نهضت بیداری عرب‌ها و شکل‌گیری جنبش النهضة، قصد او از نوشتن رمان‌های تاریخی، آشنا نمودن مردمان عرب با فرهنگ و تاریخ خود بوده‌است. بیشتر شهرت زیدان به سبب داستان‌های تاریخی اوست و زیدان را پیشگام این نوع ادبی می‌دانند. زیدان ۲۲ داستان تاریخی دارد که اولی المملوک‌الشارِد (چاپ ۱۸۹۱) و آخری شجرة الدّر (چاپ ۱۹۱۴) است. از این میان، هفده داستان به تاریخ عرب و اسلام تا عصر صلاح‌الدین ایوبی بر می‌گردد، چهار داستان متعلق به تاریخ جدید مصر و یکی هم متعلق به تحولات عثمانی است. زیدان تحت تأثیر و نفوذ داستان‌نویسان اروپایی، به خصوص والتر اسکات و الکساندر دوما، بوده و گرچه نتوانسته به سطح هنری آن‌ها برسد، در این زمینه در ادبیات عرب موفق بوده‌است. در این داستان‌ها زیدان قصد دارد وقایع گذشته را در روند دگرگونی حیات سیاسی عرب روایت کند؛ ازاین‌رو، جنبه تعلیمی و سرگرمی داستان‌ها بر جنبه هنری آن‌ها برتری دارد. داستان‌های وی طرح ساده‌ای دارند. محور اصلی این داستانها، عشق مجازی به زیبایی مسحورکننده زنی است که غالباً واقعیت مستند تاریخی ندارد. وی واقعیت‌های تاریخی را با این عشق مجازی می‌آمیزد و با نثری ساده و ایجاد کشمکش و تعلیق و هیجان، خواننده را تا پایان با خود همراه می‌کند. داستان‌های وی بارها تجدید چاپ و به فارسی، ترکی، هندی، روسی، آلمانی و برخی زبان‌های دیگر ترجمه شده‌است. ناقدان شیوه داستان‌نویسی زیدان را ستایش می‌کنند، اما داستان‌هایش اعتبار تاریخی ندارند. به‌نظر می‌رسد که زیدان تعمداً، برای تحقیر عرب‌ها، تاریخ آن‌ها را تحریف کرده‌است. نویسندگانی نظیر فَرح أَنطون در داستان أورشلیم الجدیدة و القائم مقام نسیب بک در داستان خفایا مصر از او پیروی کرده‌اند، ولی هیچ‌کدام نتوانسته‌اند به محبوبیت زیدان دست یابند.
قسمت هایی از کتاب دوشیزه شامی

هند را در تخت حوض به جای گذاشتیم که در به دست آوردن حماد امیدوار شده بود ولی بعضی سایه‌های شک و شبهه در میان امید به رسیدن حماد در می‌آمد و چون هوش و دقت نظری که او داشت به او می‌فهماند که در رضایت مادرش از حماد شبهه‌ای وجود دارد. اما سعدی می‌خواست خود را راضی کند و مساعدتی را که به هند وعده داده بود به جای آورد ولی در ضمیر خویش چیزی می‌دید که در جلو مقاصد دخترش در می‌آمد ولی با وصف این، محض رضایت دختر می‌خواست بر باطن خویش چیره شود و منتظر بود که از قضا و قدر چه پیش آید. در اثنای آن که روزی در کنار حوض نشسته بود بعضی از خادمان آمده او را خبر دادند که قاصدی از بلقاء آمده. سعدی چون شنید فورا به جانب او شتاقت که شاید خبری از جبله آورده باشد که مدت غیابش به طول انجامیده است. چون به نزد او رسید آن شخص از اسب فرود آمد و دستش را بوسید. سعدی او را شناخت که از افراد همسرش بود و خبر را از او جویا شد. قاصد گفت: «امیر جبله شما را سلام رسانده و فردا صبح به نزد شما می‌آید.»

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب دوشیزه شامی" ثبت می‌کند