اوری رنولدز چنان اشتباه بزرگی کرده است که هیچکس دیگر نمیخواهد ریختش را ببیند، بهجز یکی از دوستان وفادارش که هنوز جواب پیامهایش را میدهد. حالا دیگر عوض اردوی تابستانی قبل از شروع دانشگاه، باید با پدربزرگش که چند بار بیشتر او را ندیده است، به سفر برود. ولی مثل لیموترشی که ممکن است تهمزهی شیرینی داشته باشد، هیچچیز این تابستان قابلپیشبینی نیست. آدمهای جدید، رازهای ناگفته، گفتوگوی میان نسلها و عشقی که دوباره دل اوری رنولدز را به دست میآورد.
درباره تاشا هریسن
تاشا هریسن نویسنده آمریکایی افریقاییتبار است که تخصصش در داستانهای عاشقانه میباشد.