کتاب «نقد آنارشیستی دموکراسی رادیکال: استدلال غیرممکن» اثر مارکوس لاندستروم، با بررسی ناآرامیهای دموکراتیک در هاسبی، منطقهای حاشیه ای در استکهلم، به نقد تناقضات ذاتی و درونی دموکراسی رادیکال میپردازد. لاندستروم ابتدا با تکیه بر نظریات ژاک رانسیر، به بیان تضادهای ذاتی دموکراسی رادیکال پرداخته است. او استدلال می کند که دموکراسی ذاتا شامل تقسیم بین حاکمان و مردم است، تضادی که اغلب در نظریه سنتی دموکراتیک نادیده گرفته می شود. این کتاب از شورش های هاسبی در سال 2013 به عنوان مطالعه موردی برای نشان دادن تضادهای دموکراسی استفاده می کند. این شورش ها که در یک منطقه به حاشیه رانده شده از نظر سیاسی-اجتماعی رخ داد، به عنوان نمونه ای ملموس از تنش بین حکومت دولتی و مقاومت مردمی. در عوض، آنارشیسم اساسا به هرگونه سلطه و سلسله مراتب مخالفت می کند. این کتاب همچنین مفاهیم نمایندگی و حکومت اکثریت را که در سیستمهای دموکراتیک سنتی وجود دارند، نقد میکند. لاندستروم استدلال می کند که این مفاهیم اغلب نابرابری را تداوم می بخشند و نمی توانند به طور واقعی اراده مردم را نشان دهند. پس از این نویسنده از دموکراسی مستقیم و آنارشیسم سخن می گوید. لاندستروم از پتانسیل دموکراسی مستقیم به عنوان جایگزینی برای دموکراسی نمایندگی بحث می کند. او نشان می دهد که چگونه دموکراسی مستقیم با ایجاد مشارکت واقعی مردم و کاهش ساختارهای سلسله مراتبی، با اصول آنارشیستی بیشتر همسو است. «استدلال غیرممکن» مفهوم اصلی کتاب است. این استدلال بیان میکند که تناقضات درون دموکراسی رادیکال تنها از طریق یک دریچه آنارشیستی قابل رویت است. آنارشیسم با رد تمام اشکال حکومت، دیدگاهی انتقادی ارائه می کند که محدودیت ها و تضادهای ذاتی در نظام های دموکراتیک را آشکار می کند. روش شناسی لاندستروم ترکیبی از تحلیل نظری و تحقیقات تجربی را در برمیگیرد. او با ساکنان هاسبی مصاحبه های قوم نگاری انجام می دهد تا تجربیات و دیدگاه های آنها را در مورد شورش هایشان درک کند. این رویکرد به او اجازه میدهد تا استدلالهای نظری خود را با واقعیات تجربی مستند کند.
کتاب نقد آنارشیستی دموکراسی رادیکال