«دوردستان» مجموعهای از داستانهای کوتاه به قلم داوید توسکانا، نویسنده مکزیکی است که در سال ۱۹۹۴ منتشر شد و به عنوان یکی از بهترین مجموعه داستانهای کوتاه در ادبیات آمریکای لاتین شناخته میشود. این کتاب خواننده را به سفری درونی به دنیای شخصیتهای مختلف میبرد، شخصیتهایی که در «دوردستان» در مکزیک، با تنهایی، ناامیدی و حسرت دست و پنجه نرم میکنند. توسکانا در «دوردستان» با نگاهی تیزبین و طنزی گزنده، به گوشهای از زندگی مردم عادی جامعه مکزیک میپردازد. او با زبانی ساده و در عین حال شاعرانه، تصویری واقعگرایانه از مشکلات، رنجها و امیدهای آدمهایی نشان میدهد که در حاشیه جامعه قرار گرفتهاند. هر داستان در این مجموعه، مثل قطعهای از پازل، به تصویر کلی از زندگی در مکزیک کمک میکند. یکی از نقاط قوت «دوردستان»، شخصیتپردازی قوی آن است. توسکانا با مهارت فراوان، شخصیتهای متنوع و بهیادماندنی خلق میکند. از مردی بیکار که به دنبال جلب توجه در کانتینا است گرفته تا عاشقی دلشکسته و شاعری بیخیال که در جستجوی الهام است، هر کدام از این شخصیتها با ویژگیهای منحصربهفرد خود، داستان را غنیتر میکنند. توسکانا در «دوردستان» از نمادها و استعارهها به شکلی خلاقانه استفاده میکند. کانتینا بهعنوان محلی برای فرار از واقعیت و غرق شدن در رویاها و خاطرات، نمادی از تنهایی و انزوای شخصیتهاست. همچنین، «دوردستان» به عنوان نام کانتینا و عنوان کتاب، به مفهوم فاصله و جدایی اشاره دارد، فاصلهای که میان شخصیتها و رویاهایشان، میان آنها و جامعه و حتی میان آنها و خودشان وجود دارد. «دوردستان» با وجود فضای غمگین و سرد خود، اثری امیدبخش است. توسکانا با به تصویر کشیدن زندگی مردم عادی و مشکلات آنها، به ما یادآوری میکند که در عین ناامیدی و تنهایی، همیشه امیدی برای یافتن معنا و شادی در زندگی وجود دارد. این کتاب با زبانی ساده و بیان احساسات عمیق انسانی، خواننده را به تفکر راجعبه زندگی، مرگ و معنای وجود دعوت میکند. «دوردستان» نه تنها تصویری از زندگی در مکزیک ارائه میدهد، بلکه به مسائل جهانی مانند تنهایی، بیگانگی و جستجوی هویت نیز میپردازد. شخصیتهای داستان در تلاش برای یافتن جایگاه خود در جهان هستند و با احساس پوچی و بیهدفی مبارزه میکنند. توسکانا با استفاده از تکنیکهای روایت مدرن، مانند تغییر زاویه دید و شکستن خط زمان، به خواننده اجازه میدهد تا به درون ذهن شخصیتها نفوذ کند و دنیا را از نگاه آنها ببیند. در مجموع، «دوردستان» اثری قدرتمند و تأثیرگذار است که خواننده را به چالش میکشد و به تفکر وا میدارد. این کتاب با سبک یگانه و فضای خاص خود، تجربهای فراموشنشدنی برای خواننده رقم میزند و او را با پرسشهایی عمیق درباره زندگی، هویت و معنای وجود روبهرو میکند. «دوردستان» اثر ادبی ارزشمندی است که همزمان سندی اجتماعی است که تصویری واقعگرایانه از زندگی در مکزیک و چالشهای مردم آن ارائه میدهد.
درباره داوید توسکانا
دیوید توسکانا، بومی مکزیک، نویسنده چندین رمان است که سه تای آنها به انگلیسی ترجمه شده است - ایستگاه تولا، بانوی سیرک، و آخرین خواننده. او دو بار در فهرست نهایی جایزه بینالمللی رمان رومولو گالگوس قرار گرفته است و جایزه خاویر ویلاروتیا در سال ۲۰۱۷ را برای رمانش به نام اولگاروی دریافت کرد. او در مکزیک و لهستان زندگی می کند.
شادی مسئلهای بیش از اندازه لحظهای (است) و به ناگاه در یک خنده تجلی (میکند)، با یک خبر با یک جرعه مشروب ناب. اما درهرصورت ظرف یک لحظه دود میشود و زمان میبرد که بازگردد. آدم اکثر اوقات شاد نیست.