در مقدمه ابتدای کتاب، با تأکید بر این نکته که نویسنده کتاب ستاره درخشان حکمت و عرفان در اسپانیای اسلامی است، چنین میخوانیم: «این مرد بزرگ از یکسو ابن سینای حکیم و از سوی دیگر ابن عربی صوفی را به یاد میآورد، اما از ابن سینا زیباتر مینویسد و از ابن عربی معقولتر سخن میگوید. وی در اسطوره فلسفی و تمثیل عرفانی خود که نام «حی بن یقظان» بر آن نهاده، انسانی را مجسم میکند که از آغاز زندگی در جزیرهای دورافتاده، درافتاده و بهتنهایی بهسر میبرد و جز طیور و وحوش کسی را نمیشناسد تا آنکه از جهان «محسوس» با نردبان فکرت به عالم «معقول» بالا میرود و به دیده عرفان و شهود، به لقاء حضرت معبود نائل میشود و ابن طفیل این سیر روحانی را آنچنان زیبا و گیرا وصف میکند که ما را توان وصف آن نیست...»
همچنین در مقدمه ناشر، بهاختصار ترجمه کتاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته است: «شیوه نثرنویسی استاد فقید بدیعالزمان فروزانفر را اهل قلم، کموبیش میشناسند و از پختگی و فخامت و شیوایی آن آگاهند و حقا که در پارهای از موارد میتوان جرأت کرد و گفت که ترجمه کتاب از متن آن گیراتر شده است؛ بااینهمه در یک جا سهوی پیش آمده و واژه «العهن» را در صفحه 136 به معنای پنبه ترجمه کردهاند و این خطاست؛ زیرا که «العهن» به معنای صوف، یعنی «پشم» یا «پشم رنگین» است و در جای دیگر (یعنی صفحه 31) که سخن از شطح و طامات صوفیان رفته، ترجمه استاد، مقصود ابن طفیل را بهطور واضح ادا نمیکند و حق مطلب را نمیرساند؛ به این معنی که ابن طفیل عقیده دارد صوفیان چون به مقام استغراق و فنا نائل میآیند، گاهی به ادعای خدایی برمیخیزند! و «أنا الحق» و «لیس فی جبتی إلا الله» میسرایند که «من خدایم!» و «در جامه پشمینهام جز الله کس نیست»! اما ابن طفیل این سخنان پریشان را نمیپسندد و علم و ادب غزالی را میستاید که چون وصف حال جذبه و فنای خویش کرده، گفته است:
رخ داد حالتی که نگویم به ماسوا پس بد گمان مبر و نپرسم ز ماجرا
مترجم در مقدمهاش بر کتاب با ذکر شرح حال ابن طفیل با استفاده از دیگر منابع، به بررسی احوال او پرداخته است. سپس رساله مورد بحث را تنها اثر باقیمانده از ابن طفیل دانسته است: «بااینکه ابن طفیل در اجزای حکمت از طبیعی و الهی دارای تألیفات بود و عبدالواحد مراکشی آنها را دیده و یکی از کتبش را بهعنوان «رسالة فی النفس» به خط او ملاحظه نموده است، ولی از آن همه تألیف جز رساله مختصری به نام «حی بن یقظان» به دست ما نرسیده است.
کتاب زنده بیدار