انجی سیج در خانه ای بسیار قدیمی در انگلستان زندگی می کند، جایی اسرارآمیز و جادویی که دور تا دورش پر است از باتلاق، بنادر باستانی و قلعه های مخروبه. محله ای که هم برای زندگی و هم برای نوشتن فوق العاده است و خیلی هم بی شباهت به خانه و محله ی آرمنته ی جن زده نیست!
همیشه وقتی چیزی در خانه ی جن زده گم می شود، همه ی تقصیرها می افتد گردن آرمنته. حالا هم که گم شدن قورباغه های بری جادوگر افتاده گردن او، چاره ای ندارد جز آن که پیدای شان کند. البته حق بدهید که اصلا کار ساده ای نیست؛ مخصوصا اگر قرار باشد آدم با دیوانه ای به نام موریس پیر، کوسه ای خطرناک و تماشاگرانی پرتوقع سر و کار داشته باشد.داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟