وای! بدبخت شدیم! جواب عمه تبی را چی بدهیم؟ چند روز دیگر تولد آرمنته است و عمه تبی و عمو دراک قرار است با پدر و مادر وندا بروند مسافرت. عمه امیلین هم که با آن کلاه خفن از را می رسد، اوضاع بدتر می شود. از طرفی دخترعمه ماتیلدا با خودش دو تا زلزله آورده: دو روح نوجوان آتیش پاره. حالا آرمنته باید نقشه ای بکشد و همه را از شر این دو روح خلاص کند.
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟