آئورلیا، زنی مستقل و با اراده است. او مهمان خانه ای را اداره می کند و تن به هیچ گونه فشاری، از هر گروه و دسته ای که باشد، نمی دهد. برای او اراده ی آزادش همیشه در اولویت است و اکنون زمانی رسیده است که برای حفظ این آزادی مجبور به مبارزه می شود. آئورایا برای گذر از دام هایی خونین که سرراهش قرار می گیرد بسیار می کوشد، اما به نظر می رسد که رهایی دست نیافتنی است. تبعیض جنسیتی، تحقیر و... جزء لاینفک مبارزه ی آئوریا در محیطی مردسالار است.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
دیگه موجود نمیشه؟