یک دختر گمشده... یتیمخانهای پر از اسرار... هیزل، یک کارآگاه خصوصی که به دنبال زندگی بهتریست و شانس زمانی به او روی میآورد که مدلین همسلی، زنی مرموز از طبقهی بالای جامعه با پیشنهادی بسیار وسوسهکننده به دیدارش میرود. دختری از یتیمخانه گم شده و مدلین از هیزل میخواهد تا او را پیدا کند. در نگاه اول به نظر میرسد که این یک پروندهی معمولیست اما وقتی هیزل در تحقیقات غوطهور میشود، نشانههای عجیبی را مییابد: لکههای خون غیرقابل توضیح، نمادهای مرموز و چهرههای شومی که بر هر حرکت او سایه میاندازند. یتیمخانهای کنار دریاچه، تریلری جنایی_رواشناختی جذاب همراه با پیچوخمهای فریبنده است. گذشته هرگز پاک نمیشود، با شما میماند، پشت هر دری که باز میکنید، هر گوشهای که میپیچید پنهان میشود و حتی رویاهایتان را آزار میدهد. دنیل جی میلر در تعلیق و داستانگویی استاد بوده و در این رمان، تجربهای فراموش نشدنی را برای دوستداران رمز و راز و دسیسههای روانشناختی ایجاد کرده که ترکیبی منحصربهفرد از معماهای مغزی و عمق احساسی را ارائه میدهد. داستان پیچ و خمهای فراوانی دارد که منجر به گیرایی بسیار زیاد شده و مخاطب توانایی کنار گذاشتن کتاب را از دست میدهد. میلر در بالا بردن تنش و پراکندگی ذهنی مخاطب، ماهرانه عمل کرده و با ریتمی سریع و دیالوگهایی بسیار طبیعی و نزدیک به زندگی عادیمان، تریلری مهیج و میخکوبکننده دربارهی تعقیب حقیقت در زمانی که دیگران در آن شکست خوردهاند را روایت میکند. خط داستانی «یتیمخانهای کنار دریاچه» پر از تعلیق و همراه با پیچشهایی غیرمنتظره بوده که تا صفحات پایانی همچنان مخاطب را درگیر داستان نگه میدارد. شخصیت اصلی کتاب، بامزه، باهوش و کمی دمدمیمزاج است و نکتهی اصلی در پرداخت به شخصیتها، تمرکز بر اقلیتهاست که لایههای زیادی داشته و هر لایه، مخاطب را شوکهتر از لایهی قبل خواهد کرد.
دنیل جی میلر داستاننویس پرفورش آمریکایی است که آثاری در ژانر تریلر منتشر کرده است.
خیلی عالیه! واقعا از خوندش شوکه شدم
ادمو شوکه میکنه این کتاب. البته هنوز ۶۰ صفحه مونده تا تمومش کنم