خرده نسیان، برای سلیقه های این گونه و آن گونه، می توان گفت، که عنوانی ست اندکی دورتاب و چیستان وار. کدام خرده؟ کدام نسیان؟ واژۀ خرده به تنهایی شناخته و معلوم است. یک پیوند دیرین دارد با یک کتاب آئینی، و قرن ها بست و پیوست دارد با شرح و شاخ زبان همگان از دیرباز تا اکنون. نسیان نیز همان است که عاقلان دانند. و با کس نگویند. و نشسته اند رو در رو. با من با تو. تافته بافتۀ سخن فرسی همواره این گونه بوده است: دشوار اما چسبنده. شیفتگان هنر های نمایشی در خرده نسیان با چندگونه تابش بدیع هنرهای صحنه و پرده درگیر می شوند. بدعت و ابداع، ساده تر بگوییم: دیگرگونه گی، ریاضتی ست که دل و جان سخن نویسنده بی آن وزیدن نمی تواند. استحالۀ داستان به بازی یک حرکت از حرکاتی ست که در این میدانک خیال تجربه می شود. حرکتی که برای ورزندگان صحنه و پرده یک نیاز و ضرورت است. خرده نسیان باز هم، مانند همیشه، از تنفسی « دیگر» در گامی دیگر می گوید.
کتاب خرده نسیان