کتاب دختر قبلی; کتاب دختر قبلی

کتاب دختر قبلی

The Girl Before

کد کتاب : 1561
مترجم :
شابک : 978-964-442-984-2 ‮‬
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 490
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : ---

نامزد جایزه بهترین کتاب معمایی گودریدز

از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز

فیلمی بر اساس این کتاب ساخته خواهد شد.

معرفی کتاب دختر قبلی اثر جی پی دلانی

کتاب دختر قبلی، رمانی نوشته ی جی پی دلانی است که اولین بار در سال 2017 به انتشار رسید. به دنیای خیابان فولگیت وارد شوید و بهترین شرایط را تجربه کنید... اما آیا می توانید تاوانش را بپردازید؟ جین احساس می کند که بهترین خانه ی ممکن برای اجاره کردن را یافته است؛ خانه ای زیبا که توسط معماری اسرارآمیز و کاریزماتیک طراحی شده است. اما جین در صورتی امکان زندگی در این خانه را خواهد داشت که از فهرست بلندبالای قوانین وضع شده، اطاعت کند. او پس از آمدن به این خانه، درمی یابد که یکی از مستأجرهای قبلی، دختری به نام اِما، مرگی مرموز در اینجا داشته است. جین به تدریج به این فکر می کند که آیا ممکن است سرنوشت خودش نیز مانند داستان اِما شود؟ در داستان جذاب و نفسگیر رمان دختر قبلی، گذشته ی اِما و اکنونِ جین به شکلی عجیب در هم می آمیزند و تصویری به یاد ماندنی از پیچیدگی های روانشناسانه ی ذهن را خلق می کنند.
جی پی دلانی
جی پی دلانی، نام مستعار نویسنده ای است که قبلا با نام هایی دیگر، چندین داستان پرفروش و موفق را به رشته ی تحریر درآورده است. قرار است از کتاب پرفروش دلانی، رمان «دختر قبلی»، فیلمی ساخته شود.
دسته بندی های کتاب دختر قبلی
داستان معمایی
ادبیات آمریکا
ادبیات داستانی
ادبیات معاصر
داستان روانشناسانه
داستان تریلر
دهه 2010 میلادی
پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز
فهرست برترین رمان های روانشناسانه
فهرست برترین کتاب ها با «روایت چندگانه»
نکوداشت های کتاب دختر قبلی
You will not be able to put this book down.
قادر نخواهید بود این کتاب را کنار بگذارید.
Barnes & Noble
One of the best thrillers you’ll read this year.
یکی از بهترین تریلرهایی که امسال خواهید خواند.
New York Journal of Books
An enthralling psychological thriller.
یک تریلر روانشناسانه ی حیرت انگیز.
Penguin Random House Penguin Random House
قسمت هایی از کتاب دختر قبلی (لذت متن)
چیزی را فهمیدم. از وقتی پا به این خانه گذاشته ام، حتی یک حمله ی پانیک یا مشکل عصبی نداشته ام. این خانه آنقدر از دنیای بیرون فاصله دارد و مانند پیله ای محافظت شده است که کاملا احساس امنیت می کنم. جمله ای از فیلم مورد علاقه ام به ذهنم سرازیر می شود. سکوت و شمایل غرورآمیزش. هیچ اتفاق بدی در آنجا نمی تواند برایت رقم بخورد.
کوهی از اندوه وجود داشت که باید از آن بالا می رفتم، و هیچ مقداری از حرف زدن در بالا رفتن از آن به من کمکی نمی کرد.
گاهی اوقات انگار می توانم آنقدر ذره ذره کوچک شوم تا به هیچ برسم. گاهی اوقات احساس می کنم به اندازه ی یک روح، پاک و بی نقص شده ام. گرسنگی، سردردها، منگی... این ها تنها چیزهایی هستند که واقعی اند.