1. خانه
  2. /
  3. کتاب باورم کن

کتاب باورم کن

نویسنده: جی پی دلانی
2.5 از 1 رأی

کتاب باورم کن

Believe Me
انتشارات: البرز
ناموجود
65000
معرفی کتاب باورم کن
کتاب باورم کن، رمانی نوشته ی جی پی دلانی است که اولین بار در سال 2018 انتشار یافت. کلر رایت در وضعیت بدی قرار دارد. او که یک دانشجوی بازیگری در نیویورک است و گرین کارت نیز ندارد، تنها کاری که می تواند به دست آورد را قبول می کند: کار در شرکتی حقوقی متشکل از وکلای طلاق؛ کلر در بارهای هتل های مختلف، نقش طعمه ای راحت را برای شوهران از همه جا بی خبر ایفا می کند. وقتی یکی از سوژه های او، مظنون یک پرونده ی قتل می شود، پلیس از کلر می خواهد تا از موقعیت خود استفاده کند و از آن مرد اعترافاتی بگیرد. کلر از همان ابتدا، سوالی مهم در ذهن دارد: آیا پاتریک فاگلر یک قاتل است؟ یا این که ماجراهای بیشتری پشت پرده ی این نمایش وجود دارد؟ کلر خیلی زود درمی یابد که در حال اجرای مرگبارترین نقش خود در زندگی است.
درباره جی پی دلانی
درباره جی پی دلانی
جی پی دلانی، نام مستعار نویسنده ای است که قبلا با نام هایی دیگر، چندین داستان پرفروش و موفق را به رشته ی تحریر درآورده است. قرار است از کتاب پرفروش دلانی، رمان «دختر قبلی»، فیلمی ساخته شود.
ویژگی های کتاب باورم کن
  • جی پی دلانی از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز
نکوداشت های کتاب باورم کن

این اثر هیچ وقت اجازه نمی دهد حدس بزنید اتفاق بعدی چیست.

The Daily Mail

داستانی هیجان انگیز.

Booklist

یک تریلر روانشناسانه ی قدرتمند.

Good Housekeeping
قسمت هایی از کتاب باورم کن

هفت ساله بودم که پدر و مادرم را از دست دادم. یک روز خانواده داشتم، اما بعد به لطف یک راننده ی کامیون که پشت فرمان پیامک می زد، دیگر خانواده نداشتم. پرستارها بعدا به من گفتند که مادر و پدرم درجا مردند. من صندلی عقب نشسته بودم. شاید همین موجب شد که زنده بمانم. چیزی درباره ی آن روز یادم نمی آید. همیشه حس بدی دارم. اگر قرار است تنها چند ساعت با کسانی زندگی کنی که دوستشان داری، باید لحظه لحظه ی آن یادت بماند. با مرگ آن ها شرایط خیلی وحشتناکی پیدا کردم. همراه آن ها همه چیزم را از دست دادم.

گری به من گفت درست نیست که مرا در آغوش بگیرد. دقیقا این کلمه را به کار برد: «درست نیست.» انگار چیزی را می خواستم به زور به او تحمیل کنم. پس از آن بود که فهمیدم باید روی پای خودم بایستم. وقتی هم متوجه این حس بشوی هرگز آن را رها نخواهی کرد.

خیلی زود همه ی فکر و ذهنم شد بازیگری. وقتی اولین اجرا را انجام دادم، دیگر بچه نبودم. من بودم و جولیت، آنی، نانسی و پوک. نقش پرنسس، قاتل، معتاد به هروئین را بازی کردم. وقتی نمایش تمام شد پدر و مادر بقیه ی بچه ها به پشت صحنه آمدند تا به بچه هایشان بگویند که چقدر خوب بازی کرده اند، اما من کسی را نداشتم. همین موجب شد که مصمم تر بشوم.

مقالات مرتبط با کتاب باورم کن
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم

«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب باورم کن" ثبت می‌کند