کتابی فوق العاده سرگرم کننده است. . . داستانی که شما را با ایده های نمایشی خود در مورد ماهیت هستی مجذوب می کند. . .نمی توانید جلوی خودتان را بگیرید و آن را برای خوردن، خوابیدن یا کار کردن بر زمین بگذارید.
سیاره به مدت سی میلیون سال سرد و خشک مانده بود تا این که در شمال، صفحات یخ کم کم به قاره ها چنگ کشیدند. کمربند جنگلی که زمانی در سرتاسر افریقا و اوراسیا کشیده شده بود __ کمابیش لاینقطع از سواحل اقیانئس اطلس تا شرق دور __ به مناطقی رو به زوال تبدیل شدند. موجوداتی که زمانی ساکن آن سبزی جاودان بودند مجبور شدند یا با این محیط سازگار شوند یا مهاجرت کنند. گونه ی جوینده هر دو کار را کرد. جوینده که نوزادش به سینه اش آویزان بود، در سایه های حاشیه ی دورافتاده ی جنگل چمباتمه زد. چشمهای گودش، زیر سایه بان استخوانی ابروها، به روشنایی زل زده بود. زمین پایین دست جنگل دشتی بود غرق در نور و گرما، جایگاه سادگی ترسناکی بود، جایی بود که مرگ در چشم به هم زدنی سر می رسید. در عین حال میدان فرصت نیز بود. این جا روزی سرزمین مرزی بین افغانستان و پاکستان می شد و برخی آن را سرحد شمال غرب می نامیدند. امروز، کمی آن سوتر از حاشیه ی ناهموار جنگل، لاشه ی بزی کوهی روی زمین افتاده بود. از مرگ حیوان دیری نمی گذشت __ هنوز از زخمهایش خون لزج می چکید __ اما شیرها سهم شان را خورده بودند و هنوز مانده بود تا دیگر لاشه خوران دشت، مثل کفتارها و پرنده ها، کشفش کنند.
بدون آثار برجستهی این دوران، ژانر «علمی تخیلی» نمی توانست آنگونه که اکنون آن را می شناسیم، وجود داشته باشد.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
قیمت کتاب جلد سوم به کنار که شومیزه،چیزی که آزار دهندس کیفیت کاغذ کتابه که از نوع بالکی بی کیفیته! بشدت پشیمونم از خریدش؛نسخه الکترونیکی میگرفتم بهتر بود
کتابهای سی کلارک عالیه شهرابی هم مترجم خوبیه