کتاب «تاریخ فلسفه: از فیشته تا نیچه» نوشته فردریک کاپلستون جلد هفتم از مجموعۀ تاریخ فلسفه کاپلستون است که فلسفۀ غربی از دوران باستان تا اواسط قرن بیستم را پوشش می دهد. این جلد بر فلسفه مدرن در قرن نوزدهم پس از کانت تمرکز دارد و طیفی از متفکران و جنبش های تأثیرگذار را پوشش می دهد. کاپلستون ابتدا در مقدمه ای توضیح میدهد که چگونه ایدههای امانوئل کانت تأثیرات عمیقی بر فیلسوفان بعدی گذاشت که منجر به تفسیرها و توسعههای مختلفی از کار فلسفی او شد. پس از این مقدمه، اولین فیلسوفی که مورد بررسی کاپلستون بوده است، یوهان گوتلیب فیشته است که در صدد بود نظام ایدالیسم استعلایی کانت را توسعه دهد. کاپلستون علاوه بر متافیزیک فیشته به فلسفۀ اخلاق و فلسفۀ سیاست او نیز پرداخته است. در مرحله بعد، کاپلستون آرای فردریش ویلهلم ژوزف شلینگ را مورد بررسی قرار می دهد که ایده های فیشته را بسط داد و مفهوم «مطلق» را معرفی کرد. فلسفه شلینگ با تأکید بر وحدت طبیعت و روح به دنبال تطبیق جنبه های ذهنی و عینی واقعیت بود. گئورگ ویلهلم فردریش هگل که شاید تاثیرگذارترین ایدالیست پساکانتی باشد، فیلسوف بعدی کتاب است. کاپلستون تحلیل مفصلی از روش دیالکتیکی هگل، مفهوم مطلق او و فلسفه تاریخ او ارائه می دهد. پس از بررسی فلاسفۀ ایدالیست، کاپلستون به سراغ انتقادات مطرح شده به آن می رود. ابتدا آرتور شوپنهاور مورد بررسی قرار گرفته است که در تضاد با خوشبینی ایدالیست ها، بر مفهوم اراده متمرکز است که او آن را نیروی زیربنایی همه هستی می دانست. نگاه بدبینانه او به زندگی و تأکید بر جنبه های غیرمنطقی طبیعت انسان، متفکران اگزیستانسیالیست بعدی را تحت تأثیر قرار داده است. کاپلستون سپس به کارل مارکس می پردازد و برداشت ماتریالیستی او از تاریخ و همچنین انتقادات وی به سرمایه داری را توضیح می دهد. سورن کیرکگارد یکی دیگر از فیلسوفان کلیدی است که در این جلد به آن پرداخته شده است. به عنوان پدر اگزیستانسیالیسم، کی یرکگور بر اهمیت تجربه فردی و حقیقت ذهنی تأکید داشت. نقد او از فلسفه هگل و آرای او در مورد ایمان، اضطراب و ناامیدی به تفصیل مورد بررسی کاپلستون بوده است. سرانجام، کاپلستون از فردریش نیچه بحث کرده و انتقادات رادیکال او از ارزش های سنتی و محوریت اراده به قدرت و ایده های شاخص او مانند ابرانسان و بازگشت جاودان را مورد بررسی قرار داده است.
کتاب تاریخ فلسفه (جلد هفتم)