کتاب «خدا، مرگ و زمان» سخنیست در ساحت هستی، از زبان فیلسوفی که اندیشه را نه صرفا در چارچوب مفاهیم، بلکه در ژرفنای مسئولیت انسان نسبت به دیگری میجوید. امانوئل لویناس، در این نوشتار/درسگفتارها، با درنگی تیزبین و نگاهی بیرون از جریان غالب متافیزیک غرب، میکوشد تا از «مرگ» و «زمان» بگذرد و به پرسش دیرینهی «خدا» نزدیک شود، بیآنکه به دام اثباتهای فلسفی یا روایتهای سنتی الهیاتی بیفتد. در اندیشهی او، مرگ نه پایان که افقیست برای معنای زندگی؛ و زمان نه شمارش ساعتها، بلکه صحنهایست برای امکان رابطه، برای مسئولیت و پاسخگویی به چهرهی دیگری. در دل این درنگهای پرمغز، لویناس تصویری نو از خدا عرضه میدارد: خدایی که نه در فراسو، که در درون رابطهی انسانی، در میان دو نگاه، در لحظهی بردوشگرفتن بار دیگری حضور مییابد. کتاب، با ترجمهی سنجیدهی احسان قاسمخانی و همراهی ویراستهای از ژاک رولان، پلیست میان فلسفهی قارهای و تجربهی شخصی انسان از هستی. «خدا، مرگ و زمان» تنها مطالعهی یک فیلسوف نیست، بلکه دعوتیست به اندیشیدن، به ایستادن در مرزهای خاموشی و سخن، و شنیدن آنچه در سکوت میتپد.