همانطور که از نام کتاب یعنی «مشروطه ایرانی» مشخص است، این پژوهش دوره ای تاریخی از ایران را مورد مطالعه خود قرار داده است. دوره ای که همواره از آن با نام مقطعی بحرانی در تاریخ ایران که آبستن حوادث است یاد می شود. عصر مشروطه در ایران اساسا عجین است با کلید واژه هایی چون: «انقلاب»، «عدالت»، «مجلس مشروطه»، «دولت» و «برابری». در این کتاب «ماشاالله آجودانی» در مقام نویسنده در پی ربطی است که این کلید واژه های اساسی را در یک مقطع تاریخی به لحاظ جامعه شناختی به یکدیگر مرتبط کرده است. نویسنده، تلاش کرده است تلقی علمای مذهبی از یک طرف و روشنفکران را از طرف دیگر در ارتباط با مشروطیت تجزیه و تحلیل کند. آنچه او به طور جسورانه در این کتاب انجام می دهد این است که زیر پای پژوهش هایی را که نگاه نوستالژیک به آن دوران و اساسا انقلاب مشروطه داشته اند را خالی میکند.
ایشان نهضت مشروطه را یک «انقلاب ناقص» می نامد و بر این اعتقاد است که «انقلاب ناقص مشروطه نتوانست به یکی از مهمترین آرزوهای مشروطه خواهان یعنی آرزوی اتحاد ملت و دولت جامه عمل بپوشاند و نقطه پایانی بر این اختلاف دیرینه نهد، اختلافی که از درون و برون فرهنگ دینی ما سر برمی کشید و در فضای استبداد زده جامعه ما می بالید تا به عنوان یکی از اساسی ترین موانع، سد راه رشد و گسترش جامعه مدنی گردد»
نحوه تحلیل و نوع نگاه «ماشاالله آجودانی» را میتوانید در این کتاب جویا شده و مورد مطالعه قرار دهید.
کتاب مشروطه ی ایرانی