اگر قرار باشد امسال فقط یک کتاب غیرداستانی بخوانید، این کتاب را انتخاب کنید.
پرشور، فوق العاده آموزنده، به شکل شگفت انگیزی جنجال برانگیز و بی نهایت ترسناک.
وقتی تمام چیزی که دارید یک چکش باشد، همه چیز را مثل یک میخ می بینید.
طرف هایی که بیشترین سود را به دست می آورند، هیچ وقت در میدان نبرد حضور نمی یابند.
با بازخوانی گزارش های خبری منابع غربی درباره ی دوره ی شوک درمانی روسیه، با شگفتی می بینیم که بحث های آن دوران با گفت و گوها درباره ی عراق (که بیش از یک دهه بعد گشوده شد) همسان بوده است. علاوه بر اتحادیه ی اروپا، کشورهای گروه هفت و صندوق بین المللی پول، هدف آشکار مقامات ارشد دولت های بوش و کلینتون نیز در روسیه امحای وضع پیشین و ایجاد موقعیتی برای جنون تغذیه ی سرمایه داری بود تا این اوضاع به نوبه ی خود، یک دموکراسی بالنده مبتنی بر بازار آزاد با مدیریت تازه فارغ التحصیل های آمریکایی پدید آورد؛ به عبارت دیگر، عراقی بدون مواد منفجره.
سلام به دوستان نکته اول : اساسا تصور کتابی و انتشاراتی در خصوص نظریات اقتصادی عقیم و منحرف کننده و بی نتیجه است. بدترین و خشنترین روش هلی اقتصادی در بغض موارد مطلوب اجرایی میشود چرا که مکمل بومی دارد. و گاهی یک نظریه عملیاتی شده که خیلی هم طرفدار دارد و انسانی است و اقتصاد انسان محورست باز با اجرای تک بعدی بشدت برای جامعه خسارت بار میشود. نکته دوم: اقتصاد علم بمعنی متداول آن نیست و اساسا قابلیت تجربه تکرار پذیر ندارد که در حوزه علم (ساینس) قرار بگیره اقتصاد ؛ تجربهی رفتاری در قبال الگو هاست نه علم ساینس. نکته سوم : تا اقتصاد سیاسی و جریانات حاکم بر روابط اقتصادی دنیا شناخته نشه امکان شناخت و مرده باد زنده باد درباره اقتصاد لیبرالی و طیف و هاله آن و یا اقتصاد جامعه نگر و سوسیال و طیف همراه آن ؛ وجود نداره. نکته چهارم: الگوی اقتصاد برای توسعه آفرینی را فقط و فقط از طریق الگوی بومی و درون زاد و معطوف به ظرفیت منابع و رفتار انسانی و مجموعه بازار هر زیست بومی (با مطالعه الگوهای غیر بومی ) میتوان ترسیم و عملیاتی کرد. هر الگوی وارداتی ( چه سوسیال چه لیبرال ) از اقتصاد وارداتی ؛ بدون عبور از فیلتراجتماعی و رفتار اقتصادی جامعه مخاطب در سرزمین هدف؛ ناقص ، هرهری مسلکی، و ناترازی و تباه کننده جامعهی هدف است. نکته پنجم هر کس توانتحقیقاتی و طراحی الگو دارد بفرمائید فیلترهای رفتاری بومی سازی برای الگوهای وارداتی اقتصاد کدامند ؟ و در بازار و اقتصاد کشور ایران کدامیک باید عملیاتی شده و تبدیل به برنامه سالانه شود.
کتابهای حضرت پینکر رو بخونید تا متوجه بشید یه مشت شیاد خبیث نومارکسیسم چطور از مردم ناآگاه سواری میگیرند
حداقل منابع کتاب رو بخون بعد حرف بزن
کتاب حضرت وندی براون رو میخونیم که بفهمیم یک عده لیبرال سودجو چطور فجایع اقتصادی آفریده اند و تمامی دستاوردهای کارگران را بر باد داده اند. چطور ارزشهای اخلاقی تبدیل به امور حسابگرانه و عقلایی شده اند و انسانها و حیوانات در زیر این فشار خرد شده اند و اخلاقیات نابود شده اند. کتاب فروپاشی دموکراسی لیبرال و کتاب علیه لیبرالیسم رو میخونیم.
دوباره یک چپول متوهم قلم به دست شد و شروع به قلمفرسایی کرد. ای کاش به جای این نوشتهها کمی هم از آثار بزرگان اقتصاد و علوم سیاسی لیبرال و سرمایه داری در بازار نشر ایران ترجمه میشد
چقدر باید بی سواد باشی که ندونی نئولیبرال حال حاضر هم چپ حساب میشه
اشتباه تایپی داشتم منظورم این بود تو رسته چپ هم میتونه قرار بگیره و کم کم داره با توجه به نگرش چپ کم و بیش دچار تغیراتی میشه وگرنه منظورم این نبوپ که بلکل چپ هستش
چطوری متوهمه وقتی فریدمن و میزس فلسفه شکستخورده دارن؟ مگه اون "بزرگان" توهم ندارن؟ حداقل کتاب رو بخون
کتاب بسیار منطقی ودرعین حال متنوع و جالب ،اموزنده
کتاب فوق العاده ای هرچقدر دیدگاه کینز و نئو کینزیها با همه اشکالاتی که هر نطریه ای ممکن داشته باشه در اقتصاد مفید و تا حد زیادی انسانی عوضش مکتب شیکاگو و دارو دسته فریدمن جنایتکارانه و درواقع خون آشامان مخفی قرن هستن سرمایه داری هار و وحشی فریدمنی و نوچههای ایرانیش ملت مارا هم به خاک سیاه نشانده اقلیت به شدت مرفه و برخوردار و اکثریت بدبخت و بیچاره ... طبقه متوسط هم که محور پیشرفت و تحول خواهی درهمه جوامع است درجامعه ما اصلا وچود خارجی نداره و نابود شده
کتاب را بخوانید ولی حتما بعدش کتاب سرمایه داری و آزادی فریدمن هم مطالعه کنید تا دید بیطرفانه ای داشته باشید
کتاب جالبیه اما بیطرف نیست، نویسنده یک سوسیالیست و مخالف سرمایه داری است ولی رویهمرفته خرید و خواندن آن را توصیه میکنم
خجالت آور و شرم آوره که امروز خبرنگارانی همچون نائومی کلاین جای برزگان و متفکران اقتصاد و سیاست را پر کرده اند...دروغ و نبود مدرک و دلیل و از همه مهمتر عوض کردن جملات افرادی مثل میلتون فریدمن برای اهداف خودش...واقعا که
اگه دوس داشتی رفرنسهای آخر فصل رو هم دفعه بعد نگاه کن.
منابع رو نگاه کن. همهاش حرف اقتصاددانها بود. فلسفه فریدمن که در شیلی شکست خورد. این "بزرگان" در یک کشور کارشون رو نتونستن ادامه بدن.
افراد امثال فریدمن و مکتب شیکاگو تعریف و تجسم شرم آور بودن هستند. زمانی که با قدرت و پول سرمایه دار سیاست و اجتماع به نفع سرمایه دار درآمد و سود و درآمد برای سرمایه دار و گسترش فقر برای کارگر و شکاف طبقاتی وحشتناک در جامعه و حرکت جامعه به سوی نئوفاشیسم. سرکوب کارگر با نیروی نظامی و قوانین حقوقی کیفری که بازوی چماقدار و قانونگذار سرمایه دار هستند و نابودی تشکل کارگری. اینها نتایج لیبرالیسم و نئولیبرالیسم هستند. صنعت مد و زجرکش حیوانات برای تولید خز و شیک کردن فروشگاههای لباس برای انسانهای ناآگاه تعلیم یافته لیبرالیسم حاصل اندیشههای لیبرالیسم و نئولیبرالیسم خونخوار هستند
فقط کتاب در یک کلمه توصیف میکنم فوق العاده