بر این باوریم که « طرحی از جریان های اندیشه سیاسی ایران در دوره گذار» به شرطی از عینیت برخوردار است که دست کم توأمان ، هم با تحولات سیاسی این دوره انطباق داشته باشد و هم بتواند بر سیر تحولات سیاسی پس از دوره ی گذار پرتوی افکند و یعنی بتواند در شناخت تحولات سیاسی ایران معاصر موثر افتد . از این منظر است که می کوشیم آرای دکتر طباطبایی را در مورد جریان های اندیشه ی سیاسی این دوره بررسی کنیم . پس در مورد دو نتیجه گیری ایشان از تحلیل تاریخ اندیشه ی سیاسی در دوره ی گذار به این بحث خواهیم پرداخت که اولا جریان های عمده ی اندیشه ی سیاسی در ایران دوره ی گذار نه یک جریان سنتی بلکه در جریان سنتی کیفیتا متمایز بوده است ، و ثانیا دوره ای که ایشان دوره ی گذار تاریخ ایران نامیده اند از دیدگاه تاریخ اندیشه سیاسی ، اهمیت بسیار داشته است .