کتاب تاملی بر عقب ماندگی ما

Tumble on our backwardness
نگاهی به کتاب دیباچه ای بر نظریه انحطاط ایران
کد کتاب : 6185
شابک : 978-9647514279
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 246
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2003
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب تاملی بر عقب ماندگی ما اثر حسن قاضی مرادی

"تاملی بر عقب ماندگی ما" کتابی است به قلم "حسن قاضی مرادی" که در واقع با نگاهی به کتاب "دیباچه ای بر نظریه انحطاط ایران" از دکتر "جواد طباطبایی" به نگارش درآمده است. از دغدغه های مهمی که همواره در جامعه ی ایران، علی الخصوص بعد از مواجهه با جهان توسعه یافته ی غربی و شرقی از فرانسه و آمریکا گرفته تا ژاپن، مورد توجه روشنفکران بوده، مساله ی عقب ماندگی کشور می باشد. به جز سعی و تلاش چهره های بزرگی همچون قائم مقام فراهانی، عباس میرزا و میرزا تقی خان امیر کبیر که اولین قدم ها را برای نجات مملکت و بیرون کشیدن آن از باتلاق درماندگی و انفعال برداشتند، می توان گفت که نزدیک به دو قرن است که جامعه ی ایران، در تکاپوی ارتقا و بهبود وضعیت زیست و معاش خود می باشد.
در کتاب "تاملی بر عقب ماندگی ما" به قلم "حسن قاضی مرادی"، وی تلاش کرده تا از دریچه ی اندیشه ی سیاسی و با ارزیابی بعضی از تحولات مهم سیاسی، فکری و اجتماعی که دکتر "جواد طباطبایی" در کتاب "دیباچه ای بر نظریه انحطاط ایران" به آن پرداخته بود، این مساله را تشریح کند. "حسن قاضی مرادی" در دو فصل و دو پیوست "تاملی بر عقب ماندگی ما" را تدوین نموده که فصل نخست آن با پرداختن به نقض وحدت در تحمیل یکسانی و قدرت مطلقه – قدرت خودکامانه، تداوم سنت در مسیری دیگر را به تصویر می کشد و در فصل دوم، مولفه های اصلی نظریه ی انحطاط ایران را بررسی می کند. وی همچنین در پیوست به عملکرد شاه عباس اول می پردازد و ویژگی های تاریخ نویسی دوره ی گذار و بعد از اسلام را برمی شمرد.

کتاب تاملی بر عقب ماندگی ما

حسن قاضی مرادی
حسن قاضی مرادی (متولد ۱۳۳۲، تهران) پژوهش گر حوزه جامعه شناسی و مترجم ایرانی است.پژوهش های او عمدتا در حوزه روانشناسی اجتماعی مردم ایران و تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران است.
قسمت هایی از کتاب تاملی بر عقب ماندگی ما (لذت متن)
بر این باوریم که « طرحی از جریان های اندیشه سیاسی ایران در دوره گذار» به شرطی از عینیت برخوردار است که دست کم توأمان ، هم با تحولات سیاسی این دوره انطباق داشته باشد و هم بتواند بر سیر تحولات سیاسی پس از دوره ی گذار پرتوی افکند و یعنی بتواند در شناخت تحولات سیاسی ایران معاصر موثر افتد . از این منظر است که می کوشیم آرای دکتر طباطبایی را در مورد جریان های اندیشه ی سیاسی این دوره بررسی کنیم . پس در مورد دو نتیجه گیری ایشان از تحلیل تاریخ اندیشه ی سیاسی در دوره ی گذار به این بحث خواهیم پرداخت که اولا جریان های عمده ی اندیشه ی سیاسی در ایران دوره ی گذار نه یک جریان سنتی بلکه در جریان سنتی کیفیتا متمایز بوده است ، و ثانیا دوره ای که ایشان دوره ی گذار تاریخ ایران نامیده اند از دیدگاه تاریخ اندیشه سیاسی ، اهمیت بسیار داشته است .