کتاب در ستایش شرم

Iranian social pathology I
جامعه شناسی حس شرم در ایران
کد کتاب : 6180
شابک : 9789647514514
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 144
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2004
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

آسیب شناسی اجتماعی ایران (۱)

معرفی کتاب در ستایش شرم اثر حسن قاضی مرادی

"در ستایش شرم" به قلم "حسن قاضی مرادی"، کتابی است از مجموعه ی آسیب شناسی اجتماعی ایران، که به "جامعه شناسی حس شرم در ایران" می پردازد. در ابتدای اثر نویسنده با تعریف شرم، توضیح حالات ناشی از آن و کیفیت شرم پرداخته و این کار را با ارجاعات گوناگونی که به مراجع فلسفی، ادبی و دینی داشته، انجام می دهد.
پس از تببین مفهوم شرم، بحث تقصیر و احساس گناه با تاکید بر مفهوم خود، مورد بررسی قرار می گیرد و کیفیت احساسات مذکور از این دریچه، تجزیه و تحلیل می شود. "حسن قاضی مرادی" سپس حس شرم را در میان مردم ایران زیر ذره بین می برد و با بررسی این حس در فرهنگ سنتی مردم ایران، مطالبی را تشریح می کند که در حیطه ی "جامعه شناسی حس شرم در ایران" قرار می گیرد. از مواردی که در این قسمت بررسی می شود، اخلاقیات دینی و بحث گناه، اخلاقیات عرفانی در کنار مفهوم حیا، ادبیات پندآمیز و حس خجالت و شرمساری است که نویسنده یک به یک آن ها را موشکافی می کند. وی همچنین حس شرم را در زندگانی سیاسی و اجتماعی ایرانیان نیز واکاوی کرده و پیوند استبداد و بی شرمی را در کنار مفهوم شرم در قلمروی اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد.
آخرین موردی که در کتاب "در ستایش شرم" به قلم "حسن قاضی مرادی" به آن پرداخته شده بحث تجربه ی شرم می باشد که در دو سطح تجربه ی فردی و تجربه ی جمعی، تجزیه و تحلیل شده است. کتاب "در ستایش شرم" از مجموعه ی آسیب شناسی اجتماعی ایران، به همت نشر اختران در چیزی نزدیک به صد و پنجاه صفحه، به انتشار رسیده است.

کتاب در ستایش شرم

حسن قاضی مرادی
حسن قاضی مرادی (متولد ۱۳۳۲، تهران) پژوهش گر حوزه جامعه شناسی و مترجم ایرانی است.پژوهش های او عمدتا در حوزه روانشناسی اجتماعی مردم ایران و تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران است.
قسمت هایی از کتاب در ستایش شرم (لذت متن)
حس شرم متناظر با حس احترام به خویشتن است. ما وقتی شرمنده می شویم در واقع می خواهیم با تصحیح خود و رفع جنبه هایی از خصایص نامطلبوب خود و نقد ناراستی های خود، عواملی را که باعث نامحترم شدن مان در نزد خود و یا دیگران می شود حذف کنیم و زمینه اعتلا و بازتولید احترام خود را فراهم آوریم. شرم احساس کسی است که به خود به عنوان انسان نوعی احترام می گذارد. شرم هیچ نسبتی با تحقیر و پست و ناچیز شمردن خود ندارد. شرمنده شدن معنای آگاهی به پستی و حقارت خود نیست، بلکه به معنای وقوف به این امر است که چیزی ناشایست و تحقیرآمیز که ما را به انجام عمل معیوب و ناراست سوق می دهد، در ما وجود دارد که باید آن را خود بزداییم. از این منظر، تلاش برای انکار خود، بی اعتیار و حقیر دانستن خود، بیزاری از خود و بی اعتنایی به خود در واقع تلاش برای حذف حس شرم در زندگی است.

«برای تعریف شرم باید ببینیم آیا شرم در چارچوب فرهنگ سنتی قرار می دهیم و یا در حوزه فرهنگ نو یا مدرن این دو مفهوم متمایزاست. به نظر من در فرهنگ سنتی مان شرم را به سه مفهوم می شناخته ایم: در فرهنگ دینی با مفهوم گناه، در فرهنگ عرفانی با مفهوم حیا و در فرهنگ عرفی با مفهوم خجلت و شرمساری. مهم تر از همه من بر این نکته تاکید دارم که وجه مشترک این نوع احساس شرم در این است که این عامل خارجی است که به سنجش کردار ما اقدام می کند و مبتنی بر قضاوتی که به ما می قبولاند ما را یا به احساس گناه یا حیا و یا خجلت و شرمساری سوق می دهد. اما در فرهنگ نوین شرم به گونه ای تعریف می شود که خود فرد عامل درجه اول سنجش کردارهای خویش و قضاوت در مورد آنهاست. بر این اساس تعریف مارکس از شرم را مبنای بررسی خود قرار داده ام که می گوید: «شرم نوعی خشم به خویشتن است». در این تعریف این خود فرد است که کردارهایش را تحلیل می کند و اگر در آنها کمبودها یا ضعف ها و یا بروز خصایص منفی اش را بیابد به خودش خشم می گیرد. این خشم به خود، یعنی شرم، برای این که انسان بکوشد خودش را تصحیح کند اساسی است.