موفقیتی چشم گیر.
بسیار سرزنده و باظرافت.
کتابی ضروری برای هرکس که می خواهد وارد کهکشان داستان های مان شود.
مرگ یک نعمت بود، آن قدر شگرف، آن قدر عمیق که فقط در آن لحظات می توانستیم درکش کنیم، مثل همین لحظه ی کنونی که [مرگمان]به تعویق افتاده است.
چه موج های بلندی. ببین چه طور در زنجیره ای بی پایان یکی بعد از دیگری بیهوده و عبث پیش می آیند و سر به ساحل می کوبند. با این همه، مثل هر چیز ساده و ضروری ای آرامش بخش و تسلا دهنده اند. در این چند روز من دلبسته ی دریا شده ام.
شاید به دلیل دوری راه بود که بیشتر ها کوهستان را ترجیح می دادم. حالا دیگر شوق کوهستان در دلم نیست. به گمانم در کوهستان بترسم و خجل بشوم. کوهستان بیش از اندازه خودکامه، بی نظم و متنوع است. شک ندارم که در کوهستان احساس حقارت می کنم. راستی کسانی که یکنواختی دریا را ترجیح می دهند، چه کسانی هستند؟
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
میراث ادبی آلمان همانند پیشینه ی هنرهای زیبا و سینما در این کشور، وسعت شگفت انگیزی دارد
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
همه ی ما شنیده ایم که "کتاب ها ما را به دنیای خود می برند." حالا این را هم اضافه کنیم که تجربه نشان داده کتاب ها گاهی ممکن است باعث شوند عاشق شویم
خدا میدونه قیمت بعدی نشر ماهی چقدره. ۱ تومن رو شاخشه
سلام .موجود شد ۸۰۰.قیمت قبلی ۷۵۰ بود.نمیگم قیمتش خوبه.گرون هم هست.اما مشکل قیمت قبلی بود که وحشتناک زیاد بود الان به نسبت افزایش معقولی خورده
بصورت شانسی تونستم ترجمه خانم سرابی رو ۱۵۰ تومن بخرم . باید بگم ترجمه خوبی داره تا به اینجایی که خواندم....
قیمتش خوبه من راضیم
آفرین. .
تنم لرزید قیمت چاپ جدید رو دیدم...
بلرزید بلرزید
نشر ماهی وحشتناک رفتار میکنه، هر کتاب رو با اینکه توی بازار موجوده، با قیمت سهبرابر تجدید چاپ میکنه
خب لعنتیا کتابو اینهمه گرون کردین و قدرت خرید نیست اینهمه هم مردم شکایت میکنن هیچکدوم از ناشران پاسخگو نیستن. خب حداقل شرایط قسطی رو هم فراهم کنین تا یباره بشه... ما که قسطی شدن برنج رو توی این مملکت دیدیم و هر طرف سر میگردونیم بیلبورداش هست پس اینم قسطی کنید خلاصمون کنین
درد اینجاست که شد. کتاب هم قسطی شد
به کجا چنین شتابـان. چه خبره 750 تومن؟ واقعاً دلیل این همه افزایش قیمتها چیه؟ ما رو راحت کنید بگید کتاب نخریم دیگه.
برای خریدش باید وام بگیرم ظاهرا
قیمت جدید باورنکردنیه، متاسفم
شاهکاری که مان در ۲۶ سالگی نوشت. حتما حتما پیشنهاد میکنم.
. . . «گمان میکنید به قولی که دادند عمل کردند؟ نه! پادشاه فعلی حرفهای خوب میزند، رؤیایی و رمانتیک است، درست مثل شما. بله لازم است یک چیزی را به عرضتان برسانم: همیشه هر وقت یک اصل، یک جهانبینی یا واقعیت از نظر فلاسفه و ادیبان منسوخ اعلام میشود، یکی از پادشاهها تازه به صرافت میافتد آن را نوترین و بهترین دستاورد ممکن بداند و گمان کند حتماً باید پیرو آن باشد. بله، اوضاع پادشاهی از این قرار است! پادشاهها نه فقط انسان، که حتا انسانهای کاملاً معمولی هستند و همیشه فرسنگها از دنیا عقباند. وضع آلمان به آن دانشجوی انجمن میهنپرستان میماند که در دوران جنگهای انقلابی، جوانی نترس و پرشور و شر بوده، ولی حالا به آدمی حقیر و مالپرست تبدیل شده است.» بودنبروکها-نشر ماهی-ترجمه علی اصغر حداد-صفحه ۱۴۸ و ۱۴۹
با خشمی سادهدلانه و بی غل و غش حرف میزد. کوشید سر و دستی تکان دهد، دریافت حرکاتش ناشیانه است و از آن درگذشت. ولی به گفتار خود ادامه داد. سر ذوق آمده بود. هیکل خود را جلو داده و شست انگشت را میان دکمههای کت گذاشته بود. حالتی از لجاجت در چشمان مهربانش حس میشد « ما، طبقه بورژوا، یا آنطور که تا به حال رسم بوده بگویند، قشر سوم، میخواهیم که از این به بعد فقط یک طبقهی اشراف وجود داشته باشد، طبقه اشراف مبتنی بر لیاقت افراد، ما اشراف فاسد فعلی را به رسمیت نمیشناسیم، ما منکر طبقهبندی اجتماعی فعلی هستیم. ما میخواهیم که هیچکس رعیت دیگری نباشد و همه فقط تابع قانون باشند! ما خواهان آنیم که امتیازات فردی و استبداد از میان برود! همه باید به عنوان فرزندان حکومت از حقوق برابر برخوردار باشند و همانطور که دیگر میان انسانها و خدای مهربان واسطهای نیست، باید شهروندان هم با حکومت رابطهای بیواسطه داشته باشند! ما خواهان آزادی مطبوعات، آزادی اصناف و تجارت هستیم. ما میخواهیم همه انسانها بدون امتیازات ویژه بتوانند با هم رقابت کنند، مزد از آن کسی باشد که لیاقت دارد! ولی ما تحت ستم هستیم، زبان ما را بستهاند... چی میخواستم بگویم؟ بله، گوش کنید : چهار سال پیش قوانین کنفدراسیون را در ارتباط با مطبوعات و دانشگاهها تجدید کردند. قوانینی بسیار خوب! طبق این قوانین کسی اجازه ندارد حقایقی را که احتمالاً با نظم موجود سازگار نیست بنویسد یا آموزش بدهد. میفهمید؟ حقیقت کتمان میشود، حقیقت امکان طرح پیدا نمیکند. چرا؟ به خاطر حفظ وضعیتی احمقانه، کهنه و پوسیده که به شهادت همه بهرغم این تلاشها دیر یا زود از میان خواهد رفت. به گمان من، شما نمیتوانید این همه دنائت را درک کنید! زور، زور ابلهانه و خشن، زور پلیسی که فقط این لحظه را میبیند، بدون کمترین درکی از مسایل فرهنگی و تازه. نه، از همهی اینها گذشته، میخواهم یک چیز دیگر را هم بگویم: پادشاه پروس مرتکب بی عدالتی بزرگی شد! آن موقع، سال ۱۸۱۳، وقتی فرانسویها کشور را اشغال کرده بودند، پادشاه پروس از ما کمک خواست و به ما قول مشروطیت داد ما هم قدم پیش گذاشتیم و آلمان را آزاد کردیم.» . . .
کتاب بودنبروکها روایت زوال و نابودی یک خاندان بزرگ است. این کتاب درباره سقوط یک خانواده اصیل و ثروتمند است. خاندان تاجر لوبکی در طی چهار نسل سقوط میکند. اغلب منتقدان بر این باورند که رمان بودنبروکها جامعه بورژوای آلمان در قرن نوزدهم را در چندین دهه به تصویر میکشد و با زبانی غیر مستقیم ویژگیهای این افراد را نشان میدهد. نگاه جزئینگر مان در این کتاب خودش را نشان میدهد…ترجمه استاد حداد هم فوق العاده بود.
نصف کتاب رو خوندم، حوصله م سر رفت ولش کردم.اولین کتابی که در طول عمرم نصفه رهاش کردم ، افتخارش هم نصیب آقای کامو شد.متاسفانه هرگز فلسفهی نوشتههای این نویسنده رو درک نکردم
آلمانیها در صنعت و موسیقی و فلسفه سرآمد هستن اما در داستان و رمان نه
کامران جان حرف ناپسندی زدی گفتی آلمان توی داستان و رمان قوی نیست؟ ...گوته قوی نیست؟ هرمان هسه قوی نیست؟ توماس مان قوی نیست؟ کافکا قوی نیست؟ گونتر گراس قوی نیست؟
گوته رو خوب گفتی ولی مثلا کافکا در حد تالستوی و چخوف هست؟ مثلا هرمان هسه در حد داستایفسکی هست؟
المان در موسیق و صنعت خوبه. هانس زیمر بتهوون باخ بنز بی ام وی پورشه
کاربرسایت هر نویسنده ای سبک خودشو داره و قابل احترام. تالستوی و داستایفسکی فلسفهشون یچیز دیگه اس. کافکا و هسه چیز دیگه. چه ربطی داره کافکا رو با اینا مقایسه میکنی؟ بحث سر این بود که آلمان در ادبیات هم قوی و غنی هست. روس در ادبیات حرف اول میزنه ولی من مقایسه نویسنده نکردم گفتم اینا قوی هستن. اندازه خودشون هستن.
دوستان نام هاینریش بُل رو از قلم انداختند
خیلی بدی، اهه
نصف کتاب رو خوندم، حوصله م سر رفت ولش کردم.اولین کتابی که در طول عمرم نصفه رهاش کردم ، افتخارش هم نصیب آقای کامو شد.متاسفانه هرگز فلسفهی نوشتههای این نویسنده رو درک نکردم
خوندنش لااقل به عنوان اولین برخوردم با یه اثر حجیم و کلاسیک آلمانی ،تجربهی بدی نبود ولی میتونست خیلی خیلی بهتر از این باشه.
شما که بالاتر نوشتی نصفه رهاش کردی، کتابی رو که نصفه رها کردی چطور راجع بهش نظر میدی میگی بد نبود؟
دوست گرامی (کاربر سایت) ، زیاد سخت نگیر، ایشون کلاً تو کار کپی پیست هستند! خیلیها هم این مورد را تذکر دادند ولی فایدهای نداشته حالا چه نفعی میبره نمیدونم؟! ولی همین که زحمت میکشه و نظرات دیگران را اینجا منعکس میکنه جای تشکر داره!😄
رمانی ارزشمند ولی نه در حد شاهکارهای بزرگ ادبیات به عنوان مثال کوه جادو از همین نویسنده. اثری کاملا واقع گرایانه به روش دانای کل که در آن زندگی یک خانواده ثروتمند آلمانی صاحب یک تجارتخانه در قرن نوزدهم شرح داده میشود. یک داستان کاملا معمولی از زندگی و مرگ اعضای خانواده با نکات روانشناسانه فراوان و اشارات جزئی به تاریخ آلمان.
این نظر شماست.اما نوبل مان در واقع بخاطر بودنبروکها بوده.
همین الان این کتاب 275 هزار تومنی رو با 80 درصد تخفیف از طاقچه، به مبلغ 9 هزار تومن خریداری کردم! به نظر من با این وضع حاکم بر زندگی عام مردم، کتابهای کاغذی دیگه به صرفه نیستن
کتابها به هیچ وجه گرون نشدن؛ بلکه به تناسب رشد اقتصادی بقیهی مایحتاج زندگی و صد البته دستمزدها، قیمت کنونیِ بیشتری دارند. من زمانی که حقوقم دو میلیون تومن بود کتاب گوژپشت نتردام رو 60 هزارتومان خریدم. الان هم که حقوق هشت میلیونی دارم قیمت کتاب مذکور 230 تومنه! یعنی هردو به یک اندازه دستخوش تغییر شدن/ در خصوص ۹ هزار تومن هم باید بگم فرد بسیار خوش شانسیهستید که چنین گوهری را با این قیمت تهیه کردهاید!
دوست عزیز دستمزد شما به نسبت تورم رشدداشته، درصورتی که درآمد اکثریت مردم ثابته،ویا درآمدی اصلا ندارن مثل بیکاران یا دانشجویان،پس کتاب برای بیشتر مردم گرون شده خیلی هم گرونشده.
الان که کتاب شده۷۵۰ چقدر حقوق میگری بهنام؟
فوقالعادست این کتاب..
در عین ملال آوربودن بسیار عمیقه سالها پیش خواندمش وپس از پایان کتاب چند روزی دچار افسردگی شدم. این البته تجربه شخصی منه.
واقعا این کتاب جادویی هست. یه غم و اندوه خاصی در اعماقش نهفته که حتی گریبان گیر مخاطب میشه به نظرم توماس مان به خاطر نثر ماشینی و ارامِ ش خیلی به ناحق قضاوت شده افرادی مثل سلین بهش انتقاد کردند( البته سلین خودش از بزرگان هست) ولی تومان ماس مفاهیم عمیقی در داستان هاش داره که پی بردن بهش حوصله و کنجکاوی میخواد