1. خانه
  2. /
  3. کتاب طبل حلبی

کتاب طبل حلبی

نویسنده: گونتر گراس
4.08 از 6 رأی

کتاب طبل حلبی

The Tin Drum
انتشارات: نیلوفر
ناموجود
650000
معرفی کتاب طبل حلبی
آرامش فکری و روحی، حداقل برای بعضی از افراد، فقط در آسایشگاه روانی قابل دستیابی است. اسکار ماتزرات، بر روی تخت سفید و فلزی خود در بیمارستان و تحت نظارت پرستار هوشیار و متعجب خود به اسم برونو، تصمیم می گیرد تا به کمک یک آلبوم عکس خانوادگی، داستان زندگی خود و کشورش را روایت کند. اسکار که به خواسته ی خود، رشد فیزیکی بدنش را متوقف کرده است، راویت داستان را دائما بین اول شخص و سوم شخص تغییر می دهد. طبل زدن شیوه ای است که او را قادر می سازد تا خود را از خانواده و اتفاقات پیرامونش جدا سازد. آشفتگی داستان و واقعیت زندگی اسکار به قدری است که او ترجیح می دهد از آن فرار کند. زمانی که گراس جوان، نوشتن داستان های درخشان خود در پاریس را شروع کرد، معماری بود که به مجسمه سازی، هنرهای تصویری و شعر روی آورده بود و قصد داشت جنبه های مختلف تاریخ آلمان را مورد واکاوی قرار دهد. رمان طبل حلبی، تاریخ، ترس، طنز و هجو را با تصویرسازی و تخیلاتی پویا و نامتعارف در هم می آمیزد. گراس از نظر سبک نگارش، در مقایسه با روایت های ایستای نویسندگانی چون توماس مان، که دو سال پس از به دنیا آمدن او، موفق به کسب جایزه ی نوبل گشت، بسیار متفاوت عمل می کند. اگر قرار باشد بهترین رمان قرن بیستم مشخص شود، با احترام کامل به کتاب اولیس اثر جیمز جویس و آثار بزرگ دیگر، رمان طبل حلبی یکی از نامزد های اصلی این رقابت خواهد بود.
درباره گونتر گراس
درباره گونتر گراس
گونتر ویلهلم گراس، زاده ی ۱۶ اکتبر ۱۹۲۷ - درگذشته ی ۱۳ آوریل ۲۰۱۵، نویسنده، مجسمه ساز و نقاش آلمانی بود. او عضو برجسته گروه ۴۷ و از نویسندگان بزرگ و معروف آلمان بود.گونتر گراس، بازتاب صدای نسلی از آلمان ها بود که در زمان سلطه ی نازیسم بزرگ شده بودند. او خود را روایت گر تاریخ از نگاه پایین دستی ها می دانست. وی با رویکردی معترضانه و هشداردهنده همواره در تمام رویدادهای مهم سیاسی و ادبی آلمان حضور موثر داشت. در سال ۱۹۹۹، گراس برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات شد. آکادمی نوبل سوئد هنگام اعلام نام او، داستان هایش را تصویرگر چهره ی فراموش شده-ی تاریخ خواند.
ویژگی های کتاب طبل حلبی
  • نویسنده کتاب برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1999
  • فیلمی با همین عنوان، بر اساس این کتاب و به کارگردانی ولکر اشلوندورف در سال 1980 ساخته شده است
نکوداشت های کتاب طبل حلبی

گراس، یکی از داستان سرایان چیره دست عصر ماست.

Times

اگر این اثر کلاسیک مدرن را نخوانده اید، اکنون بهترین زمان است.

BookPage

داستان کتاب، با ظرافت خاصی، جلو می رود.

Booklist
قسمت هایی از کتاب طبل حلبی

جانوران افسانه ای سنگی بالای کلیسای جامع معروف این شهر، بیزار از سیاه کاری های انسان ها، پیوسته بر سنگفرش جلوخان کلیسا به شیوه ی خود، تف می انداختند. منظورم این است که در مدت توقف ما در این شهر، شب و روز باران می بارید و از دهان این جانوران که کار ناودان را می کرد، شرشر فرو می ریخت.

لوبزاک طنز تندی داشت و سرچشمه ی طنزش همان قوزش بود... می گفت: این قوز من صاف می شود اما کمونیست ها پیش نمی روند. مسلم بود که قوزش صاف شدنی نبود. ماندنی بود و استواریش، نشان حقانیت او و در نتیجه حقانیت حزب می شد و از اینجا می شود نتیجه گرفت که قوز، استوارترین پایه ی ایدئولوژی است.

آن روزها از این جور نشانه ها که از نزدیکی مصیبت خبر می داد، کم نبود. مصیبت، چکمه هایی می پوشید که پیوسته زمخت تر می شد و قدم هایی پیوسته بلند تر و پر صداتر بر می داشت تا همه جا گیر شود.

مقالات مرتبط با کتاب طبل حلبی
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته
برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته

آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.

برترین نویسندگان در «ادبیات آلمان»
برترین نویسندگان در «ادبیات آلمان»

میراث ادبی آلمان همانند پیشینه ی هنرهای زیبا و سینما در این کشور، وسعت شگفت انگیزی دارد

«وحشت» چگونه پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد
«وحشت» چگونه پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد

بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.

اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟

به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند

صد سال تنهایی : تاریخ آمیخته با جادو
صد سال تنهایی : تاریخ آمیخته با جادو

می توان درباره ی رمان صد سال تنهایی گفت که این اثر چیزی حیاتی را در مورد تجربه ی تاریخی صدها میلیون نفر در خود دارد که فقط به آمریکای لاتین خلاصه نمی شود

آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی
آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی

می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.

سورئالیسم: دنیای دیوانگان
سورئالیسم: دنیای دیوانگان

سورئالیسم را بیشتر با هنرهای تجسمی می شناسند اما در واقع، این جنبش نه تنها در هنرهای تجسمی، بلکه در ادبیات ریشه دارد.

گونتر گراس: طبل نوازی متفاوت
گونتر گراس: طبل نوازی متفاوت

گونتر گراس بازگوکننده ی عقاید همه ی افراد نسل خود نیست و شاید عده ی زیادی از هم‌نسلانش با او مخالف باشند، ولی هیچ کس نمی تواند نقش کلیدی گونتر گراس را در حیات روشنفکرانه ی آلمان انکار کند.

آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر
آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر

وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند

رئالیسم جادویی، برآمده از دنیای سحرآمیز واقعیت ها
رئالیسم جادویی، برآمده از دنیای سحرآمیز واقعیت ها

رئالیسم جادویی، سبک ادبی فوق العاده جذاب و محبوبی است که از دل جهان بینی سحرآمیز مردم آمریکای لاتین به دنیای ادبیات وارد شده است.

نظر کاربران در مورد "کتاب طبل حلبی"
25 نظر تا این لحظه ثبت شده است

عجیب بود این ترجمه بد از سروش حبیبی!

1403/10/01 | توسطنجمه باغبانی - کاربر سایت
1
|
پاسخ ها

موافقم. ترجمه اش خوب نیست.

1403/10/05|توسطیوسف پلنگ - کاربر سایت
0

عالی بود، اسکار دوست داشتنی با کارهای خارق العادش، داستان خوب، ترجمه خوب، یه پسر بچه که تو جشن تولد سه سالگیش یه طبل حلبی کادو میگیره و از همون موقع تصمیم میگیره که از همون اندازه ای که داره بزرگتر نشه، داستان تو آلمان از قبل از به قدرت رسیدن هیتلر شروع میشه تا پایان جنگ جهانی دوم، مفاهیم انسانی رو به زیبایی به تصویر کشیده

1403/08/29 | توسطبهلول
2
|

چقدر قلم گراس و ترجمه سروش حبیبی خوب بود. حتی اگه این کتاب داستانی هم نمی‌داشت، نثرش به اندازه کافی جذاب بود. واقعا تجربه لذت بخشی بود برام

1403/07/27 | توسطمحمد حسین غیاثی مقدم
0
|

دوستان اگر مقاله یا مطلب قابل اطمینانی درباره توضیح و تفسیر سمبلیسم این کتاب خوندین ممنون میشم اینجا برای دیگران هم بنویسید که پس از خواندن این کتاب خوانده شود.

1403/01/14 | توسطسارا عطار
0
|

به نظر من دیدگاه نویسنده و نوع طنزش برای این کتاب خیلی خوب بود ولی حجم کتاب میتونست این قدر زیاد نباشه و با این همه جزئیات کتاب رو حجیم نکنه البته که قسمت‌های حذف شده ای هم حتما داشته.

1402/09/02 | توسطکاربر سایت
3
|

واقعا آشپز سیاه کی بود ؟

1402/07/30 | توسطحسین رحیم پور
0
|

این رمان حتما سانسور شده ست.

1402/04/19 | توسطنیوشا شاه صاحبی
5
|

سی چه چاپ نیکنی ؟

1402/01/27 | توسطالاسوند - کاربر سایت
9
|

چند ساله که چاپ نشده چرا ؟

1402/01/01 | توسطکاربر سایت
0
|

من البته عاشق قلم گراس بودم چراکه او به “قصه‌های گریم” عشق می‌ورزید و آن‌ها را در لباسی نو عرضه می‌کرد. عاشق گراس بودم چون کمدی سیاه را در واکاوی تاریخ جای داد. عاشق بازیگوشی او در عین جدی بودنش بودم. عاشق شهامت مثال زدنی او که به واسطه آن شرارت بزرگ زمانه‌اش را می‌دید و ناگفتنی‌ها را با هنرمندی تمام می‌گفت. رقصنده قهار ادبیات آلمان در میانه دهشت تاریخ به سوی زیبایی ادبیات پای می‌کوفت و شیطان از وقار خاص او دل از هستی نمی‌کند و طبع شوخ و شنگ او زبان هجو بود. چند خطی از سلمان رشدی در وصف گونتر گراس. به همه‌ی شیفته‌های ادبیات پیشنهاد میدم کتاب :بچه‌های نیمه شب" رشدی رو بخونن

1401/11/16 | توسطدانا داروند
3
|

باید قبول کنیم که در مورد یه اثر ویژه ومنحصربه فرد صحبت میکنیم بله طبل حلبی عصاره نبوغ خاص گونتر گراس نویسنده شهیر لهستانیست تنها اثری که بیشتر مفاهیمش رو باایهام بیان میکنه به گونه ای که مثلا اگر یه فرد ۱۰ساله یه صفحه از این کتاب رو بخونه چیزی فراتر از شکل ظاهری الفاظ متوجه نمیشه واین هنر نویسنده باعث شده که مثلا بیان تجاوزهای جنسی که درجنگ رخ میده تا حدودی تلطیف بشه وحتی چهره ای طنزگونه بگیره ودر کل چهره ای متفاوت از سری کتابهای با موضوع جنگ جهانی دومه .وبنظرم خوندنش بخت واقبال بلند میخواد.به شخصه تواینیستاگرام با این کتاب فاخر اشنا شدم ازاین اشنایی بسیار خرسندم.

1401/08/28 | توسطحجت الله احمدیان
6
|
پاسخ ها

گراس، آلمانی بود.

1403/09/29|توسطیوسف پلنگ - کاربر سایت
0

دهه 80 خوندم اما چیزی ازش در ذهنم باقی نمونده ، برعکس کتابهایی مثل خوشه‌های خشم ، دن آرام، بینوایان و ... که در اعماق جان آدم نفوذ میکند

1401/08/11 | توسطپری - کاربر سایت
6
|

شاهکار برای کسانی که رنج و جزعیات را دوست دارند

1401/07/08 | توسطزهرا وفادار
2
|

خوندنش زجرم داد ولی عجب کتاب شاهکاری بود.. همینکه آسیب روحی و روانی پس از خوندنش پیدا نکردم راضیم.. مارماهی‌ها رو عمرا بتونم فراموش کنم

1401/06/30 | توسطImfarza
9
|

رمان طبل حلبی که به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده، روایتگر جامعه لهستانی_آلمانی قرن بیستم و جنگ‌های جهانی و فرهنگ جاری سال‌های جنگ نیز میباشد. تصویرگر جامعه ای که اشک ریختن برای افراد جنگ زده آن چنان سخت شده که ناچاره بعد از جنگ، کافه هایی ساخته میشوند تا با خورد کردن پیازهایی( سمبولیک ) اشکشان در آمده و بتوانند عواطف و احساسات خود را بهتر برای یکدیگر بیان کنند. بازه زمانی این داستان بر محور تاریخ اروپا در زمان ظهور نازی و در دوره جنگ جهانی دوم و پس از جنگ است اما با این تفاوت نسبت به رمان‌های دیگر که تمامی جزئیات سیاسی اجتماعی تاریخی این دوره‌ها گاه به صورت مستقیم و گاه سمبلیک مورد اشاره قرار میگیرند. نکته‌ها و روایت‌های نمادین این کتاب نقد شدیدی بر جامعه و مذهب و خرافات و برخورد‌های مردم اروپا و آلمان، مخصوصا در روند شکل گیری فجایع قرن بیستم دارند.

1401/06/27 | توسطسروش کاکاوند
6
|

با وجود اعتمادی که این اواخر بین گرف و من پدید آمده بود هرگز رابطه‌ی رفاقت میان ما برقرار نشد و گرف تا آخر نسبت به من بیگانه ماند و گرچه غمش را می‌فهمیدم هرگز غمخوارش نشدم. طبل حلبی

1401/06/15 | توسطمحمدمهدی صفا
2
|

این کتاب ۷۹۳ صفحه است و به همراه دو رمان دیگر به نامهای «موش و گربه» و «سالهای سگی» که کامل کننده یکدیگر هستند. یک سه گانه را تشکیل می‌دهند. کتاب بر خلاف حجم زیادش، روان و ساده نوشته شده و نیازی نیست تا برای درک حوادث و اتفاقات انرژی زیادی مصرف کنید. گراس در این کتاب به دنبال یکی از بزرگترین فجایع جنگ جهانی دوم رفته و در قالب یک داستان عجیب از تاریخ لهستان و آلمان میگوید. گراس به پاس زحماتش در سال ۱۹۹۹ برنده نوبل ادبیات جهان شد و البته او نیز به خوبی میداند که این جایزه بخاط رمان طبل حلبی بوده است. چند سال قبل به خاطر تولد ۵۰ سالگی اسکار جشنی برپا شد و گونتر گراس به روخوانی بخش هایی از کتاب خود پرداخت.

1401/06/15 | توسطمحمدمهدی صفا
2
|

به نظرم رو دویست صفحه اول این کتاب نباید قضاوت کرد چون به نوعی کسل کننده ست اما بعد میافته تو سراشیبی و جذاب بودن حوادث به زبان طنز و عالی روایت شده بودند هرفصل کتاب به یک سبک نوشته شده بود مثلا یک فصل کتاب نمایشنامه بود و این قدرت نویسنده رو در نوشتن نشون میداد

1401/03/11 | توسطبهناز رضایی جلفا
3
|
پاسخ ها

قبل از گراس، ویلیام فاکنر این تکنیک را در روایت در رمان رکوئیم برای یک راهبه بکار برده بود و از این نظر کار گراس بدیع نیست

1402/06/25|توسطاشکان نعمت زاده - کاربر سایت
0

لطفأ تجدید چاپ کنید

1401/01/24 | توسطبهبودی - کاربر سایت
2
|

چرا تجدید چاپ نمیشه ؟

1400/12/28 | توسطکاربر سایت
1
|