داستان عاشقانه ای پرتلاطم و طوفانی.
یکی از قله های ادبیات انگلیس در قرن نوزدهم.
انگار که امیلی برونته می توانست تمام چیزهایی که با آن ها، انسان را می شناسیم از هم بگسلد و این خلاءهای ناشناخته را با چنان نیرویی از زندگی پر کند که حقیقتی والاتر شکل بگیرد.
الان برایم کسر شأن است که با هیث کلیف ازدواج کنم؛ او نباید بفهمد که چقدر عاشقش هستم، نه فقط به خاطر اینکه خوش سیماست بلکه چون بیش از من شبیه خود من است. روح از هر چه ساخته شده باشد، جنس روح او و من از یک جنس است.
همین الان از دیدن صاحب خانه ام برگشته ام. مرد گوشه گیری که باعث زحمتم خواهد شد. محلی که در آن اقامت کرده ام دهکده ای بسیار زیباست و برای آدمی مثل من که از مرگ می گریزد، جایی چون بهشت است. آقای هیث کلیف و من چه خوب می توانیم با هم کنار بیاییم! او دوست بزرگواری است که وقتی مرا سوار بر اسب دید که به طرفش می روم، نگاه مشکوکی به من انداخت.
من قلبت را نشکسته ام، خودت آن را شکسته ای؛ و با شکستنش، قلب من را نیز شکسته ای.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
خواهرانی خیال پرداز که زندگیشان به شکلی انکارناشدنی در هم تنیده بود.
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
روایتگری که اطلاعات را به شکل کامل برملا نمی کند، به مخاطبین دروغ می گوید و آن ها را گمراه می کند
در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.
بسیاری از نویسندگان و هنرمندان، از خواب ها و رویاهایشان در آثار خلاقانه ی خود استفاده می کنند
فیلم ها و داستان ها دو رسانه ی متفاوت از هم هستند که هر کدام، نقاط قوت و ضعف مختص به خود را در زمینه های مختلف دارند
این نوع از ادبیات از صحنه های تاریک و دلهره آور و روایت های ملودراماتیک بهره می گیرد تا با ساختن فضاهای عجیب و غریب، پر رمز و راز و ترسناک، ما را به صندلی هایمان میخکوب کند
در این مطلب می خواهیم درباره ی برخی از بهترین و به یاد ماندنی ترین زوج ها در ادبیات داستانی صحبت کنیم.
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید
همه ی ما شنیده ایم که "کتاب ها ما را به دنیای خود می برند." حالا این را هم اضافه کنیم که تجربه نشان داده کتاب ها گاهی ممکن است باعث شوند عاشق شویم
معرفی رمان معروف دنیا که بهترین شاهکارهای ادبی دنیا هستند و هر کتابخونی باید این بهترین کتاب ها رو بخونه . بهترین رمان های دنیا
از ایران کتاب خواهشمندم نسخه گالینگور ( جلد سخت ) این کتاب رو موجود کنند. باتشکر
روایت عشق نفرینی هیتکلیف کولیزاده به کاترین اِرنشاو بینظیره. هیتکلیف: ازشون انتقام میگیرم. نلی: انتقام فقط مخصوص خداست. هیتکلیف: چرا فقط خدا باید از انتقام لذت ببره؟
من عاشق کتابهای کلاسیک و ادبیات پر از جزئیات و توصیف کلاسیک هستم ولی اصلا داستان این رمان رو دوست نداشتم . حال بد کن پر از حس منفی و اعصاب خورد کن . با هیچ یک از شخصیتای داستان همزادپنداری نمیکردم و در کل اصلا دوسش نداشتم
عاشقانه توفانی وبی تاب عمرمن باترجمه زلال وبی تای رضارضایی محترم...
عجب شاهکاری بود واقعا یکی از بهترین کتاب هایی که خوندم واقعا ارزش چند بار خواندنو داره و بین نشر هایی که خوندم میتونم بگم نشر نی از بقیه به نظر من یه پله بالاتر بود
واقعا واقعا ارزش چند بار خواندنو داره من خوشم اومد .
سلام شما چه نشری رو پیشنهاد میکنید ؟
نشر نی خیلی خوبه. نشر قدیانی هم خوبه اگر نتونستین نشر نی رو بگیرین
این رمان چاپهای قدیمش که سانسور ندارن رو پیشنهاد میدین و یا نشر نی آقای رضایی؟ چاپهای قدیم ترجمه خوبی داشتن؟
یک رمان کلاسیک با فضایی مملو از عشق، نفرت، انتقام، محبت، کارکترهایی یکی از یکی مشکل دار تر. جالبه که دراین بین، کلاسیک بودنش کاملا حفظ میشه. پیشنهاد میشه حتما بخونیدش. فقط وقتی تمومش کردم، خستگیش تو تنم مونده بود همین!:( وگرنه یکی از کتابهای حق کلاسیکه که باید خونده شه.
هون اولای کتاب متوجه قلم پخته نویسنده و شاهکار بودن کتاب میشین
کدوم ترجمه رو خوندین؟
نشر نی رضا رضایی
عجب شاهکاری! یکی از بهترین رمان هایی که تا حالا خوندم با شخصیت پردازی فوق العاده هیت کلیف که به نظرم یکی از بهترین شخصیتها در رمان هاست. دیالوگهای پینگ پونگی عالی و خط داستانی عالی. با ترجمه علی اصغر بهرام بیگی خوندم اما فکر میکنم ترجمه آقای رضایی بهتر باشه. صرفا به خاطر قیمتش از نشر نی نگرفتم.
بعد از خوندن جین ایر اینقدر روان و زیبا بود که تصمیم گرفتم یکی دیگه از آثار خواهران برونته رو بخونم. برای همین این کتاب رو شروع کردم و فکر میکنم ترجمه آقای رضا رضایی از نشر نی بهتر از بقیه باشه کلاً به اندازه جینایر و توقع من جذاب نبود برام ولی خب داستان خییلی گیراست و قطعاً داستانپردازی اون همه شخصیت و زمانبندی عجیبتر. فضای دارکی داره و خییلی جاها آدم از تهِ دلش حرص میخوره با شخصیت اصلی
دوستان میخوام این کتاب رو بخونم میشه لطف کنید بگید کدوم ترجمه کمترین حذفیات یا همون سانسور رو داره؟ من کتاب گتسبی بزرگ و غرور و تعصب با ترجمه اقای رضایی رو خوندم از کارشون راضیم ولی درمورد این کتاب با ترجمه اقای رضایی از نشر نی اطلاعی ندارم چون دیدم بقیه نشرها ۵۰۰.۶۰۰ صفحه هستش اگه کسی اطلاعی داره بهم بگه کدوم سانسور کمتری داره که به داستان اسیب نزده باشه
من از نشر افق خوندم ۶۰۰ صفحه بود ولی الان متوجه شدم نشر نی ترجمه آقای رضایی بهتره
با تشکر از شما نشر اقای رضایی رو خوندم واقعا فوق العاده بود بدون هیچ تغییری و کمترین سانسور و خیلی روان
دوستان میخوام این کتاب رو بخونم میشه لطف کنید بگید کدوم ترجمه کمترین حذفیات یا همون ساسنور رو داره؟ من کتاب گتسبی بزرگ و غرور و تعصب با ترجمه اقای رضایی رو خوندم از کارشون راضیم ولی درمورد این کتاب با ترجمه اقای رضایی از نشر نی اطلاعی ندارم چون دیدم بقیه نشرها ۵۰۰.۶۰۰ صفحه هستش اگه کسی اطلاعی داره بهم بگه کدوم سانسور کمتری داره که به داستان اسیب نزده باشه
من این کتاب رو خیلی وقت بود میخواستم بخونم حتی برای دیگران هدیه گرفتم اما خودم نتونسته بودم بخرم که بخونم اما بلاخره با علاقه خیلی زیاد شروع کردم به خوندن اما صفحات اول داستان و گیج مونده بودم و روند داستان از دستم در رفته بود( که این مشکل از مترجم کتاب من بود)اما وقتی روند داستان دستم اومد این کتاب برام مثل هوای نیمه ابری بود گاهی دلگیر و خسته ام میکرد که حوصله خوندن سطرها رو نداشتم گاهی اونقدر نشاط به روحم تزریق میکرد که چندین صفحه میخوندم این کتاب برخلاف کتابهای عاشقانه دیگه عاشق هاش از خودگذشتگی نداشتن حتی میشه گفت اونقدر سیاه بودن که به نظر من عشقشون هم سیاه و کدر بود برخلاف تعریفمون از عشق که زلال و پاکه (این نظر شخصی من هست) پ.ن:مترجم کتاب من آقای جهانپور ملکی بودند که با همه احترام توصیه نمیکنم
من انتشاران نی و ترجمه اقای رضا رضایی رو خوندم و بسی لذت بردم و راضی بودم👍🏻
این شخص یه بیکاره که توی سایتها میگرده کامنتهای سمی میذاره توی خیلی از سایتها اسمش هست
کتاب خوبی بود علی الخصوص با ترجمه جناب رضا رضایی عزیز.و مهمترین پیامش بنظر من ضرب المثلی عست که میگه ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است
اوایلش کمی گنگ هست ولی بعد از ۵۰-۶۰ صفحه داستان روی روال میفته ( من ترجمه اقای رضایی نشر نی رو خوندم)
لطفا بگید کدوم نشر سانسور کمتری داره و بهتره؟
نشر نی، آقای رضا رضایی