در شعر معاصر مسألۀ زبان و تغییرات و دگرگونی های آن از اهمیّتی بسیار برخوردار است؛ چراکه شعر فارسی در صد سال اخیر نه تنها در حوزۀ محتوا و رویکردهای مضمونی دستخوش دگرگونی شده، بلکه در زمینۀ زبان نیز گونه های برجسته سازی بسیاری را پذیرفته است. این برجسته سازی های زبانی در شعر معاصر اغلب با جانبداری افراطی منتقدان و پژوهشگران نوآوری قلمداد شده اند، به گونه ای که برخی شعر امروز و زبان شعر امروز را نتیجۀ گسستی ناگهانی و عظیم از ادبیات قدیم می دانند، حال آنکه شعر و ادبیات معاصر نیز اگرچه ممکن است دربرابر درخت پرشاخ وبرگ ادبیات کهنسال، نهالی نورس یا نارس به نظر برسد، امّا همین نهال جوان نیز ریشه در خاک زبان فارسی دارد و این طبیعی است که هر هنرمندی برای خلق اثر هنری، هربار خود را از صفر نیاغازد و الفبا، دستور زبان، فرهنگ لغات، معانی و بیان، بدیع و عروض و قافیه ای ویژۀ خویش نیافریند، بلکه از گنجینه ای که در اختیار دارد استفاده کند. .