کتاب راز گل سرخ

The secret of the rose
  • 20,000 تومان
  • تمام شد ، اما میاریمش 😏
  • انتشارات: نگاه نگاه
    نویسنده:
کد کتاب : 11455
شابک : 9789646736344
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 229
سال انتشار شمسی : 1391
سال انتشار میلادی : 1996
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب راز گل سرخ اثر سهراب سپهری

"راز گل سرخ" کتابی است که در آن گزیده ای از اشعار "سهراب سپهری"، شاعر سرشناس معاصر، به اهتمام "سحر معصومی" جمع آوری شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند.
در این گزیده ی زیبا و خواندنی از مفهومی ترین و گیراترین اشعار "سهراب سپهری"، سال شماری نیز در ابتدای کتاب آمده که به برجسته ترین وقایع زندگی سهراب از تولد تا مرگ اشاره می کند و خواننده را به شکلی اجمالی، با مسیری که این شاعر و هنرمند نقاش بلندآوازه، در طول زندگانی پرفراز و نشیب خود پیمود، آشنا می کند. آگاهی به تجربیات "سهراب سپهری"، درک بهتری از دیدگاه های وی به خواننده ارائه می کند و مخاطب تا حدودی در می یابد که "سهراب سپهری"، هر کدام از دفاتر شعر خود را در کدام برهه ی زندگی و تحت تاثیر چه وقایعی سرود.
بعد از سالشمار زندگی "سهراب سپهری"، بدنه ی اصلی کتاب "راز گل سرخ" که گزیده ای از اشعار وی به انتخاب مولف کتاب است، قرار گرفته و در بخش انتهایی اثر نیز، نقدها و نظرات تنی چند از ادیبان و صاحب نظران حوزه ی شعر آورده شده است. مطالعه ی این نقدها و تفاسیر، به خواننده کمک می کند تا برداشت های خود را با استانداردهای مدنظر متخصصین این حوزه مقایسه کند و چه بسا به نکاتی دست یابد که خود حین خواندن به آن ها پی نبرده بود. هرچه باشد شعر "سهراب سپهری" سرشار از نماد و استعاره است و در لایه های مختلف آن، نکات متفاوتی به چشم می خورد که استخراج آن ها گاه با چندبار مطالعه ی شعر و گاه به مدد خواندن نقد و تفسیر از صاحب نظران امکان پذیر می شود.

کتاب راز گل سرخ

سهراب سپهری
سهراب سپهری (۱۵ یا ۱۴ مهر ۱۳۰۷ کاشان – ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ تهران) شاعر، نویسنده و نقاش اهل ایران بود. او از مهم‌ترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبان‌های بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده‌است.
قسمت هایی از کتاب راز گل سرخ (لذت متن)
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ/ کار ما شاید این است/ که در افسون گل سرخ شناور باشیم/ پشت دانایی اردو بزنیم/ دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم/ صبحها وقتی خورشید درمیاید متولد بشویم/ هیجانها را پرواز دهیم/ روی ادرک؛ فضا؛ رنگ؛ صدا؛ پنجره؛ گل؛ نم بزنیم/ آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی/ ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم/ بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم/ نام را باز ستانیم از ابر/ از چنار؛ از پشه؛ از تابستان/ روی پای تر باران به بلندی محبت برویم/ در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز کنیم/ کار ما شاید این است/ که میان گل نیلوفر و قرن/ پی آواز حقیقت بدویم

خیال می کنم/ در آب های جهان قایقی است/ و من -مسافر قایق- هزارها سال است/ سرود زنده ی دریانوردهای کهن را/ به گوش روزنه های فصول می خوانم/ و پیش می رانم./ مرا سفر به کجا می برد؟/ کجا نشان قدم ناتمام خواهد ماند/ و بند کفش به انگشت های نرم فراغت/ گشوده خواهد شد؟/ کجاست جای رسیدن و پهن کردن یک فرش/ و بی خیال نشستن/ و گوش دادن به/ صدای شستن یک ظرف زیر شیر مجاور؟